زیارت عاشورا
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
«ایهاالناس بدانید گدای حسنم»
[ و روایت شده است که حضرتش روزى میان یاران خود نشسته بود . زنى زیبا بر آنان بگذشت و حاضران دیده بدو دوختند . پس فرمود : ] همانا دیدگان این نرینگان به شهوت نگران است و این نگریستن موجب هیجان . پس هر یک از شما به زنى نگرد که او را خوش آید با زن خویشش نزدیکى باید ، که او نیز زنى چون زن وى نماید . [ مردى از خوارج گفت خدا این کافر را بکشد چه نیک فقه داند . مردم براى کشتن او برخاستند ، امام فرمود : ] آرام باشید ، دشنام را دشنامى باید و یا بخشودن گناه شاید . [نهج البلاغه]

نگاه سرچشمه گناه

یکی از مسائلی که ذکر آن در اینجا ضروری است مسئله «نگاه» است و اینکه بسیاری از فجایع و حتی قتل ها از یک نگاه شروع شد و مرحله به مرحله پیش رفت تا جایی که سبب نابودی شخصیت انسان و حتی نابودی شخص او گردید، پس چه زن و چه مرد باید از نگاه به نامحرم بپرهیزند چراکه نگاه ممتد و خیره سبب می شود که در دل آنها اثر کند و سبب نابسامانی هایی در زندگی آنها شود.

عشق هایی کذایی همه از یک نگاه سرچشمه می گیرد و لذا زندگی بر اساس این عشق های کذایی سست و بی اساس است و به خاطر همین است که می گویند:

«نگاه تیری است سهمگین از ناحیه شیطان» که سبب از بین رفتن عواطف انسانی شده و شیطان جایگزین آن می گردد.

2- نگاه از نظر قرآن

وقتی که کتاب خدا، قرآن را می گشاییم و در صدد جستجوی آیه حجاب برمی آییم اولین آیه ای که با آن مواجه می شویم این آیه مبارکه است که در قسمت هایی از آن می فرماید: «قل للمؤمنین یغضوا من ابصارهم... و قل للمؤمنات یغضضن من ابصارهن» که جا دارد این قسمت از آیات را به عنوان «آیات نگاه» مورد بررسی قرار دهیم زیرا که خداوند می فرماید: «به مؤمنان بگو چشم های خود را از نگاه به نامحرمان فرو گیرند... و به زنان با ایمان بگو چشم های خود را (از نگاه هوس آلود) فرو گیرند.»

 

3- شأن نزول آیه

در شأن نزول آیه آمده است که از امام باقر علیه السلام نقل شده است که جوانی از انصار درمسیر خود با زنی روبرو شد، چهره آن زن نظر و نگاه آن جوان را به خود جلب کرد و چشم خود را به او دوخت هنگامی که زن گذشت، جوان هم چنان با چشمان خود او را بدرقه می کرد در حالی که راه خود را ادامه می داد تا اینکه وارد کوچه تنگی شد و باز هم چنان به پشت سرخود نگاه می کرد ناگهان صورتش به دیوار خورد و تیزی استخوان یا قطعه شیشه ای که در دیوار بود صورتش را شکافت. هنگامی که زن گذشت، جوان به خود آمد و دید خون از صورتش جاری است و به لباس و سینه اش ریخته! (سخت ناراحت شد) با خود گفت: به خدا سوگند من خدمت پیامبر می روم و این ماجرا را بازگو می کنم. هنگامی که چشم رسول خدا صلی الله علیه و آله به او افتاده، فرمود: چه شده است؟ و جوان ماجرا را نقل کرد، در این هنگام جبرئیل، پیک وحی خدا نازل شد و آیه فوق را آورد.

در ادامه آیات گذشته داریم: «و یحفظوا فروجهم» ؛ «و یحفظن فروجهن» و مردان فروج خود را حفظ کنند و زنان (هم) فروج خویش را حفظ کنند.

که در اینجا منظور از فرج، عورت است و برای حفظ کنائی آن در فارسی کلمه «دامان» را به جای آن می گذاریم.

در حدیثی از امام صادق علیه السلام می خوانیم:

«کل آیة فی القرآن فیها ذکر الفروج فهی من الزنا الا هذه الایة فانها من النظر ؛

هر آیه ای که در قرآن سخن از حفظ فروج می گوید، منظور حفظ کردن از زنا است جز این آیه که منظور از آن حفظ کردن از «نگاه» دیگران است.»

اگر انسان در دل- نه با زبان باور داشته باشد که خداوند بزرگ خیانت چشم او را می داند و به تمام لحظات زندگی او در خلوت و آشکار، و در خواب ویاری آگاه است دیگر دچار لغزش و گناه می شود.

از حضرت علی علیه السلام سؤال شده چگونه انسان می تواند جلو چشم خود را از نگاه حرام بگیرد؟ حضرت فرمود: «بالخمود تحت سلطان المطلع علی سترک ؛ انسان در وقت گناه، توجه داشته باشد که او در تحت و قدرت قهار است و او از همه اسرارش آگاه است.»

پس این همان آیه مبارزه با چشم چرانی است، چراکه خداوند در این آیه می فرماید: (ای پیامبر) بگو به مؤمنین که چشم های خود را فرو گیرند. حالا از چه چیزی؟ بیان نشده است، بلکه دلالت بر عموم  می کند یعنی از هرچیزی که نگاه کردن به آن حرام است.

«غض» به معنای کوتاه کردن نگاه است نه اینکه چشم را کاملاً ببندد که از راه رفتن بازبماند.

4- نگاه دام شیطان

حضرت علی علیه السلام فرموده است:

«العیون مصائد الشیطان ؛

 دیدگان انسان از دامهای شیطان است.»

اگر به چشم انسان «دام شیطان» گفته می شود، برای این است که شیطان به وسیله چشم، انسان را گرفتار می کند و او را به فساد و انحراف می کشاند و بر او مسلط می شود. چشمی که نشانه قدرت خداوند است و از بزرگترین نعمت های الهی است به وسیله آن انسان به رشد و کمال نائل می شود، اگر کنترل نگردد، در مسیر فساد و جنایت قرار می گیرد. چه بسا با یک نگاه آلوده انسان در دام شیطان می افتد و موجبات سیه رویی خود را فراهم می سازد.

5- نگاه به زنان نامحرم

حضرت عیسی علیه السلام فرموده است:

«ایاکم و النظر الی المخدرات فانها بذر الشهوات و نبات الفسق ؛

 از نگاه کردن به زنان نامحرم بپرهیزید، زیرا این عمل سبب افشاندن بذر شهوت و رویش فسق  می گردد.»

بسیار رخ می دهد که شیطان برای نگاه کردن به زنان نامحرم، افراد را از راههای مختلف به گناه  می کشاند. از جمله اینکه شیطان به او می گوید: این زن مثل خواهر تو است. نگاه تو به او مثل نگاه به خواهرت می باشد. یکدفعه نگاه اشکال ندارد، شما نظر بدی نداری. بعلاوه این خانم باید خودش را بپوشاند، شما که نمی توانی چشمت را ببندی.

6- زنی که چشمش به دنبال نامحرمی باشد

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:

«خشم خداوند سبحان نسبت به آن زن شوهرداری که دیده اش را به غیر همسرش یا نامحرمی بدوزد، شدید می شد چراکه اگر چنین کند خداوند همه اعمالش را بی نتیجه خواهد گذاشت. اگر بیگانه ای را به بستر شوهرش راه دهد، بر خداوند حق است که او را بعد از اینکه در قبرش دچار عذاب کرد با آتش بسوزاند.»

7- لذت و ثواب نگاه نکردن با نامحرم

امام صادق علیه السلام فرمود:

«کسی که نگاهش به زن بیگانه ای افتد و برای اینکه (نگاه نکند) و گناه نکند، دیده اش را به طرف آسمان کند یا آن را فرو ببندد، خداوند غیور در همان لحظه زنی از حور العین به او تزویج نماید.»

امام خمینی (ره) درباره حور العین می فرماید:

این عالم ملک (دنیا) با همه عظمتی که دارد تنگتر از آن است که یکی از حلّه ها (لباسهای) بهشتی را در او بیاورند و این چشم های ما طاقت دیدن یک تار مور حور العین را ندارد.

8- نگاه به نوجوانان

رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله فرمود: «ایاکم و اولاد الاغنیاء و الملوک المرد ، فان فتنتهم اشد من فتنة العذاری فی خدورهن ؛ از نوجوانان ثروتمند و پادشاهان، آن پسرانی که هنوز صورتشان مو در نیاورده دوری کنید، برای اینکه خطر اینها بدتر از خطر دخترانی است که در خانه هایشان می باشند.»

این حدیث به ما می آموزد که نه تنها از نگاه به دختران باید پرهیز کرد، بلکه از نگاه به پسرانی که هنوز موی صورتشان نروئیده باید اجتناب کرد. این دستور اخلاقی شامل تمام نوجوانان می شود و ذکر پسران ثروتمند و پادشاهان نمونه آشکار و روشن آن می باشد.

رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرمایند: «کسی که نوجوانان را از روی قصد لذت و شهوت ببوسد خداوند روز قیامت با حلقه آتشین او را لجام خواهد نمود.»



نوشته شده توسط : محبان الحسن | یکشنبه 88 مهر 26 ساعت 10:3 عصر

صله رحم

صله به معنای وصل است، و در اصطلاح به احسان و اظهار عطوفت و رعایت حال دیگران گفته می‌شود.

رحِم به معنی جایگاه اولاد است و در اصطلاح به مادر گفته می‌شود. و صله رحم یعنی رسیدگی و احسان به افرادی که با انسان، مادرِ مشترک داشته باشند؛ مانند عمو، عمّه، دایی، خاله و فرزندان آنها.

صله رحم از دستورات عام و پرمنفعت اسلام است و کنیه های خانوادگی را از بین می‌برد:

امام صادق علیه السلام فرمود: «صله رحم کن، حتی اگر با دادن یک لیوان آب به نزدیکانت باشد. بهترین صله رحم بازداشتن خویش است از آزار آنها.»

حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمود:«صله رحم کنید حتی اگر به سلام‌کردن باشد.»

امام حسین علیه السلام فرمود:«هر کس می‌خواهد اجلش به تأخیر بیفتد و روزی‌اش زیاد شود، صله رحم کند.»

رسول خدا صلی الله علیه وآله سلم فرمود:«مردی فقط از عمرش سه سال مانده ولی صله رحم می‌کند و خداوند سی سال به عمرش اضافه می‌کند؛ و مردی از عمرش سی سال مانده اما قطع رحم می‌کند و خداوند سه سال او را زنده نگه می دارد. بحمدالله مایشاء و یثبت وعنده ام الکتاب (سوره رعد آیه 39) (خداوند هر چه را که بخواهد محو می کند و هر چه را بخواهد، ثابت می‌گرداند؛ و در نزد اوست حقیقت کتاب.)»

و نیز فرمود: «نیکی به پدر و مادر و صله رحم حساب روز قیامت را آسان می‌گرداند.»

و نیز فرمود:«ای میسّر! گمان می‌کنم تو زیاد به اقوامت رسیدگی می‌کنی.»

میسّر گفت: «بله. من وقتی در بازار کار می‌کردم و دو درهم مزد می‌گرفتم، یک درهم آن را به عمّه‌ام می‌دادم و یک درهمش را به خاله‌ام.»

امام فرمود:«به خدا قسم اجل تو دو بار فرا رسید ولی هر بار تأخیر افتاد.»

 

قطع رحم:

قطع رحم به معنای رسیدگی نکردن و محبت نداشتن نسبت به نزدیکان است و امر بسیار ناپسندی به شمار می‌رود، به طوری که در روایات چنین آمده است:«اگر نزدیکان شما ارتباط خود را با شما قطع کردند، شما وصل کنید؛ زیرا گناه قاطع رحم بسیار عظیم است.»

امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: «صله کنید با ارحام خود، گرچه آنها با شما قطع کرده باشند.»

رسول خدا فرمود:«جبرئیل علیه السلام به من خبر داد که بوی بهشت، از فاصله هزار سال راه شنیده می‌شود ولی عاق والدین و قاطع رحم و مرد سالخورده زناکار آن را نخواهند شنید- (یعنی به این اندازه از بهشت دورند).»

کنیز امام صادق علیه السلام می گوید:«امام در بستر بیماری و شهادت افتاده بود و گاهی از هوش می‌رفت. یک بار که به هوش آمد، فرمود به حسین بن علی بن علی - که پسر عموی پدر امام بود- هفتار دینار بدهید و به فلانی، فلان مقدار و به فلانی، فلان مقدار بدهید.

به امام عرض کردم:«آیا به مردی بخشش می‌کنید که می‌خواست شما را به قتل برساند؟»

امام فرمود:«آیا می‌خواهی من از آنها نباشم که خداوند توصیف کرده است:« و کسانی که بنا به امر خدا صله  می کند و از پروردگارشان می ترسند و از بدی حساب بیمناکند.» بله خداوند بهشت را آفرید و آن را خوشبو ساخت و بوی بهشت تا هزار سال راه می‌رود ولی عاق والدین و قاطع رحم آن بو را نمی‌شنوند.»

 

در روایت است که «اگر برای نیکی به پدر و مادرت مجبور باشی راهی به درازای دو سال را بپیمایی، برو و این نیکی را انجام ده، و برای صله رحم هم تا یک سال راه را طی کن!»

شخصی به رسول خدا عرض کرد: «من اقوامی دارم که به آنها احسان می‌کنم ولی آنها مرا اذیّت می‌کنند.       می خواهم دیگر کاری به آنها نداشته باشم.»

امام فرمود: «در این صورت خداوند همه شما را رها می کند.»

عرض کرد: «پس چه کنم؟»

امام فرمود: «به آن کس که تو را محروم ساخته بخشش کن و با آن کس که از تو قطع کرده بپیوند و آن را که به تو ظلم کرده، ببخش. و اگر چنین کنی خداوند پشتیبان تو خواهد بود.»

رسول خدا فرمود: «آیا می‌خواهید بگویم بهترین اخلاق دنیا و آخرت چیست؟»

گفتند:«بله یا رسول الله!»

فرمود:«اخلاق کسی است که با آن کس که از او بریده آشتی کند، و به آن کس که او را محروم کرده ببخشد، و آن را که بر او ستم کرده ببخشاید. و هر کس بخواهد مرگش به عقب بیفتد و روزی اش فراوان شود، باید تقوای الهی را پیشه سازد و صله رحم کند.»

به رسول خدا عرض کردند: « بهترین صدقه کدام است؟»

فرمود:«صدقه به خویشاوندی که دشمنی شما را در دل داشته باشد. پس صله رحم به خویشان، عام است و حتی بدخواهان را نیز شامل می‌شود.»

 

البته مواردی هم وجود دارد که قطع رحم اجازه داده شده است:

مواردی که ارتباط فامیلی با انسان کافر و مشرک یا منافق موجب تأثیرپذیری انسان و افتادن به وادی خطرناک کفر و شرک و انحراف می گردد.

مواردی که رفت و آمد با فامیل آلوده و گنهکار موجب تایید اعمال وی در دید دیگران و جذب سایرین به وادی گناه می‌شود.

با این حال، قطع رحم غلط است و در این موارد به حداقل رابطه باید کفایت کرد، نه قطع کلی؛ مثلاً یک احوالپرسی تلفنی سالیانه ضرری ندارد.

 

منابع:

معراج السعاده حاج محمد احمد نراقی.

بحارالانوار، ج 74، باب 3، از صفحه 87 تا 139.

 

 



نوشته شده توسط : محبان الحسن | یکشنبه 88 مهر 12 ساعت 7:29 عصر

صدقه

در دین اسلام همان گونه که کسب درآمد از هر راهی مجاز نیست، خرج کردن مال نیز در هر راهی درست نیست.

یکی از نیکوترین راه های مورد تأیید اسلام برای صرف مال، صدقه دادن آن در راه خداست. دادن مال در راه خدا را «تصدّق» و مال داده شده را «صدقه» می‌نامند.

صدقات دو دسته اند:« واجب و مستحب.»

صدقه واجب عبارت است از بخشی از اموال شخصی که با شرایطی خاص به افرادی مخصوص داده می شود، از جمله زکات، خمس و فطریه.

ولی صدقه مستحب اندازه خاصی ندارد و انسان می تواند هر مقدار از مالش را که بخواهد در راه خدا به فقرا و نیازمندان ببخشد.

البته بخشش اموال در حدی که برای خود شخص ایجاد تنگدستی کند، مذموم شمرده شده است.

در صدر اسلام پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله و سلّم با کسانی که از دادن برخی صدقات واجب خودداری می‌کردند، می‌جنگید. بخش مهمی از در آمدهای مالی دولت اسلام با صدقات تأمین می گردد. خداوند در قرآن می فرماید:«هر کس صدقه دهد، علاوه بر اجر اخروی، چند برابر پاداشش را در همین دنیا پس می‌گیرد.»

لذا در روایات آمده است که «هرگاه احساس تنگدستی کردید، آن را با صدقه دادن که نوعی معامله با خداست، برطرف کنید.»

 

برخلاف تصور افراد ظاهربین، انفاق نه تنها موجب کم شدن اموال انسان نمی شود، بلکه برکت و یا افزایش اموال را نیز به دنبال دارد.

قرآن کریم می فرماید:

«مثل کسانی که اموال خود را در راه خدا انفاق می کنند همانند دانه ای است که هفت خوشه برویاند که در هر خوشه صددانه باشد، خداوند برای هرکس که بخواهد آن را چند برابر می کند و خدا گشایشگر داناست.»

«یضاعفه» از ماده «ضعف» تنها به معنای دو برابر نیست، بلکه تا چندین برابر را نیز شامل می شود که در انفاق تا هفتصد برابر و بیشتر در قرآن آمده است.

باتوجه به اطلاق در آیه می توان استفاده کرد که زیاد شدن صدقات و برکت آن علاوه بر این که شامل اموال دنیا اعم از زیاد شدن رزق و روزی، اداء دین و... می باشد افزونی پاداش ها و ثواب های الهی در آخرت را نیز شامل می شود، چنان چه در روایات هر دو مورد بیان شده است.

پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم می فرماید:

به وسیله صدقه، رزق و روزی را برای خود نازل کنید.

امام صادق علیه‌السلام فرموده است:

«صدقه دین را ادا می کند و برکت را برای انسان به دنبال دارد.»

امام علی علیه‌السلام می فرماید:

«هرگاه بی چیز شدید بوسیله صدقه با خدا تجارت کنید».

 

همچنین پیامبر اسلام فرموده است:

«خداوند صدقه شمارا افزایش داده و زیاد می کند همانطور که یکی از شما فرزند خود را رشد داده و پرورش می دهد، تا این که روز قیامت در حالی که به بزرگی کوه احد رسیده است او را ملاقات می کند.»

آن حضرت در جای دیگر می فرماید:

«صدقه بدهید، همانا صدقه مال را زیاد می کند، پس صدقه بدهید خداوند شما را مورد رحمت خویش قرار دهد.»

 

دوری بلا و مرگ بد

رفع بلا، دوری از مرگ سوء و ...از اثرات انفاق می باشد که در روایات نیز به آن اشاره شده است:

امام باقر علیه‌السلام می فرماید:

«صدقه هفتاد بلا را از انسان دور می کند و نیز مرگ سوء را از انسان دور می نماید چرا که صاحب صدقه هرگز با مرگ سوء از دنیا نمی رود.»

و در جایی دیگر آمده است:

«با دست خود صدقه دادن، انسان را از مرگ سوء حفظ می کند و هفتاد نوع از انواع بلایا را از انسان دور  می کند.»

 

طول عمر

همانطور که در تعالیم اسلامی آمده است، برخی عوامل بر مدت عمر انسان تأثیر می گذارد و کاهش یا افزایش طول عمر انسان را به همراه دارد «صدقه دادن» از عواملی است که طبق بیان صریح روایات، موجب افزایش طول عمر می شود:

پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم می فرماید:

«صدقه و صله رحم شهرها را آباد می کند و بر عمرها می افزاید.»

 

شفای مریض

از دیگر آثار مهم، صدقه و انفاق، شفای مریض است که نفش اساسی و مهمی دارد و اثر آن بارها به تجربه رسیده است، حدیثی که به این مسئله تصریح می کند از پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم، امام صادق علیه‌السلام، امام کاظم علیه‌السلام و امیرمؤمنان علی علیه‌السلام نقل شده است:

«بیماران خود را به وسیله صدقه درمان کنید»

و در حدیث دیگری می خوانیم که مستحب است مریض با دست خود صدقه بدهد.

 

دورکننده فقر

از امام باقر علیه‌السلام نقل شده است:

«نیکی و صدقه فقر را دور می کند...»

آثار معنوی انفاق

از نظر قرآن کریم انفاق در راه خدا، تجارتی پرسود و معامله ای ارزشمند است که موجب جلب پاداش های عظیم و رسیدن به بهشت الهی شده، انسان را از هول و هراس قیامت ایمن نموده و موجب نجات از عذاب دردناک الهی می شود.

 

منابع:

المیزان، ج 2، ص 420 و ص 433.



نوشته شده توسط : محبان الحسن | دوشنبه 88 شهریور 30 ساعت 9:12 عصر

در ولادت امام حسن مجتبی(ع)

ماه صیام و ماه نیایش فرا رسید
ماه نماز و روزه و ذکر دعا رسید
ماه نزول قرآن، ماه خدا رسید
بر اهل قبله، رحمت بی منتهی رسید
در مصحف شریف، خدا داده این پیام
کای مومنین نوشته شده بر شما صیام

برخیز تا که روی به سوی خدا کنیم
با توبه اعتراف به جرم و خطا کنیم
به نجات جامعه شدعا کنیم
شاید که عقده ای فرو بسته وا کنیم
امشب که شام نیمه ماه مبارک است
از حق نصیب، اهل دعا را تبارک است

امشب کمال حُسن خدا جلوه گر شده است
کانون وحی، محبط روح بشر شده است
افزون به خاندان نبی یک پسر شده است
زهرا شده است مادر و، حیدر پدر شده است
با صوت احسن احسن و بانگ حسن حسن
ز امُّ
الحسن گرفته حسن را ابوالحسن

نور خدا ز بیت پیمبر برآمده
بوی خدا ز گلشن حیدر برآمده
طوبی، کنار چشمه کوثر برآمده
یعنی: حسن به دامن مادر برآمده
بر این خجسته مادر و نوزادش آفرین
زین طفل ناز و حسن خدادادش آفرین

خورشید برج عصمت، بدر تمام زاد
کُفو امام و دخت پیمبر، امام زاد
باب الکرم زخانه باب الکرام زاد
روح الصلوه، نیمه ماه صیام زاد
دست خدا چو برده گرفت از جمال حُسن
مشهود از جمال حسن شد کمال حُسن

طفلی که روی ماهش، مهرآفرین شده است
طه رخ است و، مهنمان بر یا و سین شده است
رحمت عطا به رحمت للعالمین شده است
خیرالبنات، صاحب خیر البنین شده است
امشب علیّ و فاطمه لبخند می زنند
پیوسته بوسه بر رخ فرزند می زنند

این سبط مصطفی است به دامان دخترش
این زاده علی است فرادست همسرش
این روح فاطمه است که بگرفته در ربش
این طفل مجتبی است که در آغوش مادرش
این حاصل طلاقی دو بحر رحمت است
فُرِّ یَمِ ولایت و دریای عصمت است

اینست رهبری که بلند است رایتش
خورشید روشنی که بهر جاست آیتش
دریای رحمتی که نباشد نهایتش
قرآن گوای عصمت ذات و ولایتش
در زهد کس نبرده ازو دست افتخار
تقسیم کرده هستی خود با خدا سه بار

اقرار کرده دوست به فضل و شرافتش
دشمن ز پا درآمده از لطف و رأفتش
عصر طلاییست زمان خلافتش
شهرت به دهر یافته خوان ضیافتش
تا حفظ آبرو شود از سائل پریش
خواهد ازو به نامه نویسد سؤال خویش

لطفی که آن امام، علیه السّلام کرد
از بعد خویش، حفظ وجود امام کرد
در بدترین شرایط عصر احتمام کرد
با بهترین وظیفه درین ره قیام کرد
از صلح خویش، نهضت تف را اراده کرد
او نقشه طرح کرد و حسینش پیاده کرد

هر صبحد به کوی تو چون تابد آفتاب
بوسد زمین و خط امان یابد آفتاب
بر اتصال حکم تو بشتابد آفتاب
خو گفته ای زهر چه بر آن تابد آفتاب
افسون بود فوائد صلح تو یا حسن!
جز این نبود و نیست قسم بر خدا حسن!

آنجا که حق ز ذات تو، تمجید می کند
در باره تو احم تاکید می کند
آن کو به حسن رأی تو تنقید می کند
کورست و، اعتراض به خورشید می کند!
کمتر اگر به وصف تو پرداخته اند خلق
زان رو بود که قدر تو نشناختند خلق


نوشته شده توسط : محبان الحسن | یکشنبه 88 شهریور 15 ساعت 12:29 صبح

در میلاد امام حسن مجتبی(ع)

امشب کتاب حسن خدا باز می شود
چشم عزیز فاطمه، تا باز می شود
حسن ازل، تجلی زیباتری کند
تا پرده از جمال خدا باز می شود
آیات قدرت از همه سو جلوه می کند
درهای رحمت از همه جا باز می شود
نخلی ز نخل های امامت کتد قیام
رازی ز رازهای بقا باز می شود
تا دیدگان نور دل و دیده بتول
بر چهره رسول خدا باز می شود
فریاد می زنند زشادی، فرشتگان
کامشب در بهشت وفا باز می شود
امد حسَن که حُسن خدا را نمونه است
این در به آن مقام عُلا باز می شود
ریحانه رسول خدا، کز شمیم آن
گلهای عشق و صبر و رضا باز می شود
زیباترین شکوفه نخل مقاومت
در بوستان مهر و وفا باز می شود
چشم علیّ و فاطمه بیند چو ان جمال
لبهایشان به حمد و ثنا باز میشود
اینست آنکه از اثر حُسن رای او
بس پرده ا ز روی ریا باز می شود
هر عقده از معاویه در کار دین فتد
ار رای او به صلح و صفا باز می شود
از شعله های داغ دل آن امام صلح
راه قیام کرببلا باز می شود
ای یادگار ماه خدا کز فروغ تو
راز کمال ماه خدا باز می شود
تو بهترین کریمی و در عالم وجود
هر عقده ای به دست شما باز می شود
قدر تو ناشناخته ماند ای جمال صبر
وین راز بسته روز جزا باز می شود
امشب اگر عنایت خاصت به ما رسد
درهای فیض بر رخ ما باز می شود
من زنده ام به بوی تو و، از نگاه تو
گل از گل وجود مرا باز می شود
بر صفحه گناه موید قلم بکش
روزی که مهر نامه ما باز می شود

سیّد رضی موید
(موید)



نوشته شده توسط : محبان الحسن | یکشنبه 88 شهریور 15 ساعت 12:24 صبح

در میلاد مسعود امام حسن مجتبی (ع)

 

دست حق در دامن خود گوهری پرورده است
بیشه آزادگی، شیر نری پرورده است
تا نماند ز گهر آغوش نه دریا تهی
باز اقیانوس هستی گوهری پرورده است
تا پس از او کعبه را بتخانه نتوان ساختن
بت شکن مردی، خلیل آذری پرورده است
تا به زیر سایه لطفش بیاسایند خلق
باغبان دین درخت پر بری پرورده است
ماسوارا از فروغ خویش تا روشن کند
چرخ عصمت آفتاب انوری پرورده است
تا پس از حیدر علم سازد قد مردانگی
مادر ایام، مرد دیگری پرورده است
تا پس از او وارهاند خلق را از گمرهی
رهبر آزاد مردان، رهبری پرورده است
تافرا راه بشر گیرد چراغ معرفت
آفتابی، اختر روشنگری پرورده است
تا نشاند ظلم و ظالم را به جای خویشتن
دست عدل حق، عدالت گستری پرورده است
ای گنه آلوده! اقیانوس رحمت، چون حسن
در کنار خود یم پهناوری پرورده است

 

محمد علی مجاهدی
( پروانه )



نوشته شده توسط : محبان الحسن | یکشنبه 88 شهریور 15 ساعت 12:20 صبح

صلوات بر حسن و حسین علیهما السلام‏:

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ عَبْدَیْکَ وَ وَلِیَّیْکَ وَ ابْنَیْ رَسُولِکَ وَ سِبْطَیِ الرَّحْمَةِ وَ سَیِّدَیْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ
پروردگارا درود و رحمت فرست بر حسن و حسین دو بنده خاص و دوست خاص تو که دو فرزند رسول اکرم و دو سید جوانان اهل بهشتند


أَفْضَلَ مَا صَلَّیْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلاَدِ النَّبِیِّینَ وَ الْمُرْسَلِینَ‏
که آن درود افضل از هر رحمتى باشد که بر فرزند پیغمبران و رسولانت فرستی


اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى الْحَسَنِ بْنِ سَیِّدِ النَّبِیِّینَ وَ وَصِیِّ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ‏
پروردگارا درود فرست بر حضرت حسن فرزند سید رسولان و جانشین امیر اهل ایمان


السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ سَیِّدِ الْوَصِیِّینَ‏
سلام بر تو اى پسر رسول خدا سلام بر تو اى فرزند سید جانشینان رسول


أَشْهَدُ أَنَّکَ یَا ابْنَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ أَمِینُ اللَّهِ وَ ابْنُ أَمِینِهِ عِشْتَ مَظْلُوماً وَ مَضَیْتَ شَهِیداً
گواهى مى‏دهم که تو اى پسر امیر المؤمنین امین خدا و پسر امین هستى در جهان عمرى به مظلومیت زیستى و شهید از عالم رفتى


وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ الْإِمَامُ الزَّکِیُّ الْهَادِی الْمَهْدِیُ‏
و نیز گواهى مى‏دهم که محققا تو امام و پیشواى خلقى که ستوده صفات و هادى امت و هدایت یافته به حق و حقیقتى


اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَیْهِ وَ بَلِّغْ رُوحَهُ وَ جَسَدَهُ عَنِّی فِی هَذِهِ السَّاعَةِ أَفْضَلَ التَّحِیَّةِ وَ السَّلاَمِ‏
پروردگارا درود فرست‏بر او بهترین سلام و تحیت را از من به روح و جسم پاک او برسان


اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ الْمَظْلُومِ الشَّهِیدِ قَتِیلِ الْکَفَرَةِ وَ طَرِیحِ الْفَجَرَةِ
پروردگارا درود فرست بر حسین بن على مظلوم و شهید و کشته شمشیر کافران منافق و مطرود فاجران معاند


السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ‏
سلام بر تو اى حضرت ابا عبد الله سلام بر تو اى فرزند رسول خدا


السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ أَشْهَدُ مُوقِناً أَنَّکَ أَمِینُ اللَّهِ وَ ابْنُ أَمِینِهِ قُتِلْتَ مَظْلُوماً وَ مَضَیْتَ شَهِیداً
سلام بر تو اى پسر امیر المؤمنین گواهى مى‏دهم به طور یقین که تو اى بزرگوار امین خدا و پسر امین الهى هستى و مظلوم کشته شدى و با مقام رفیع شهادت از جهان درگذشتى


وَ أَشْهَدُ أَنَّ اللَّهَ تَعَالَى الطَّالِبُ بِثَارِکَ وَ مُنْجِزٌ مَا وَعَدَکَ مِنَ النَّصْرِ وَ التَّأْیِیدِ فِی هَلاَکِ عَدُوِّکَ وَ إِظْهَارِ دَعْوَتِکَ‏
و باز گواهى مى‏دهم که خداى متعال خونخواه توست و وعده نصرت و فیروزى که به تو داده است بر هلاک و انتقام دشمنانت آن وعده را البته به انجام رساند و دعوتت آشکار سازد


وَ أَشَهَدُ أَنَّکَ وَفَیْتَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ جَاهَدْتَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ عَبَدْتَ اللَّهَ مُخْلِصاً حَتَّى أَتَاکَ الْیَقِینُ‏
و نیز گواهى مى‏دهم که کاملا به عهد خدا وفا کردى و در راه خدا جهاد فرمودى و خدا را با اخلاص کامل پرستش کردى تا هنگام رحلتت که به عین الیقین آخرت را شهود نمودی


لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً قَتَلَتْکَ وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً خَذَلَتْکَ وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً أَلَبَّتْ عَلَیْکَ‏
خدا لعنت کند امتى را که تو را کشتند و خدا لعنت کند امتى را که تو را مخذول و خوار و بى‏یار و یاور کردند و خدا لعنت کند امتى را که بر ظلم و بیداد در حقت اجتماع کردند


وَ أَبْرَأُ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى مِمَّنْ أَکْذَبَکَ وَ اسْتَخَفَّ بِحَقِّکَ وَ اسْتَحَلَّ دَمَکَ بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ‏
من بدرگاه خداى متعال از آن بیدادگران بیزارى میجویم که تو را تکذیب کردند و حقت را پایمال و اهانت نمودند و ریختن خون پاکت را حلال شمردند پدر و مادرم به فدایت اى ابا عبد الله


لَعَنَ اللَّهُ قَاتِلَکَ وَ لَعَنَ اللَّهُ خَاذِلَکَ وَ لَعَنَ اللَّهُ مَنْ سَمِعَ وَاعِیَتَکَ فَلَمْ یُجِبْکَ وَ لَمْ یَنْصُرْکَ‏
خدا لعنت کند قاتل تو را و خدا لعنت کند واگذاران تو را در دست دشمن و خدا لعنت کند آنان را که صداى تو را شنیدند و دعوتت را بر طلب یارى اجابت نکردند


وَ لَعَنَ اللَّهُ مَنْ سَبَى نِسَاءَکَ أَنَا إِلَى اللَّهِ مِنْهُمْ بَرِی‏ءٌ وَ مِمَّنْ وَالاَهُمْ وَ مَالَأَهُمْ وَ أَعَانَهُمْ عَلَیْهِ‏
و خدا لعنت کند کسانى را که زنان حرم محترمت را به اسیرى بردند من از آن مردم ظالم بیدادگر نزد خدا بیزارى مى‏جویم و از هر که آنان را دوست دارد و یارى آنها کند در ظلم بر تو از همه بیزارم


وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ وَ الْأَئِمَّةَ مِنْ وُلْدِکَ کَلِمَةُ التَّقْوَى وَ بَابُ الْهُدَى وَ الْعُرْوَةُ الْوُثْقَی وَ الْحُجَّةُ عَلَى أَهْلِ الدُّنْیَا
و گواهى میدهم که تو اى ابا عبد الله و همه امامان از فرزندان پاکت روح تقوى و خدا پرستى بودند و درگاه هدایت خلق و حلقه محکم ایمان‏و حجت خدا بر خلق عالم


وَ أَشْهَدُ أَنِّی بِکُمْ مُؤْمِنٌ وَ بِمَنْزِلَتِکُمْ مُوقِنٌ وَ لَکُمْ تَابِعٌ‏
و نیز گواهى مى‏دهم که من به شما ایمان دارم و به مقام و منزلت رفیع شما به یقین معتقدم


بِذَاتِ نَفْسِی وَ شَرَائِعِ دِینِی وَ خَوَاتِیمِ عَمَلِی وَ مُنْقَلَبِی فِی دُنْیَایَ وَ آخِرَتِی‏
و به حقیقت جان خودم و به شرایع و وظایف دینیم و خاتمه کارم تابع امر در انقلاب احوال در دنیا و آخرتم پیرو فرمان شما هستم.



نوشته شده توسط : محبان الحسن | جمعه 88 شهریور 13 ساعت 7:27 عصر

نماز امام حسن (ع)

نماز امام حسن علیه السلام در روز جمعه و آن چهار رکعت است مثل نماز امیر المؤمنین علیه السلام ( در هر رکعت حمد یک مرتبه و یک مرتبه قل هو الله أحد )نماز دیگر از آن حضرت در روز جمعه‏و آن نیز چهار رکعت است در هر رکعت حمد یک مرتبه و قل هو الله أحد بیست و پنج مرتبه دعاى امام حسن علیه السلام‏:

 

اللَّهُمَّ إِنِّی أَتَقَرَّبُ إِلَیْکَ بِجُودِکَ وَ کَرَمِکَ‏
خدایا من به درگاه تو تقرب مى‏جویم با جود و کرمت


وَ أَتَقَرَّبُ إِلَیْکَ بِمُحَمَّدٍ عَبْدِکَ وَ رَسُولِکَ‏
و تقرب مى‏جویم بوسیله محمد (ص) بنده خاص و فرستاده تو


وَ أَتَقَرَّبُ إِلَیْکَ بِمَلاَئِکَتِکَ الْمُقَرَّبِینَ وَ أَنْبِیَائِکَ وَ رُسُلِکَ‏
و تقرب مى‏جویم بوسیله فرشتگان مقرب و پیغمبران و رسولان تو


أَنْ تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ عَبْدِکَ وَ رَسُولِکَ وَ عَلَى آلِ مُحَمَّدٍ
که درود فرستى بر محمد (ص) بنده خاص خود و رسول خود و بر آل محمد (ع)


وَ أَنْ تُقِیلَنِی عَثْرَتِی وَ تَسْتُرَ عَلَیَّ ذُنُوبِی وَ تَغْفِرَهَا لِی‏
و اینکه از لغزش من درگذرى و گناهانم را مستور گردانى و ببخشى


وَ تَقْضِیَ لِی حَوَائِجِی وَ لاَ تُعَذِّبَنِی بِقَبِیحٍ کَانَ مِنِّی‏
و حاجتهاى مرا برآورى و مرا به اعمال قبیحم معذب نگردانى


فَإِنَّ عَفْوَکَ وَ جُودَکَ یَسَعُنِی إِنَّکَ عَلَى کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدِیرٌ
که اى خدا عفو و بخشش تو مرا هم فرا مى‏گیرد که البته تو بر همه چیز قادر هستى.

 

 

 


نوشته شده توسط : محبان الحسن | جمعه 88 شهریور 13 ساعت 7:25 عصر

بیاناتی گهربار از امام حسن مجتبی (ع)

از امام مظلوم، حضرت مجتبی گفتارهایی در زمینه های گوناگون به دست رسیده که هر یک حقایق ارزشمندی را در بردارد.از آنجمله است کلام گهربار امام پیرامون توحید که عالم بزرگوار شیعی، شیخ صدوق علیه الرحمه در کتاب «توحید» آورده است.
همچنین در آخرین روزهای حیات پربار حضرتش، هنگامیکه در بستر بیماری آرمیده بود، یکی از یاران ایشان به نام جناده بن ابی امیه به خدمت امام شرفیاب شده و عرضه داشت: «ای پسر پیامبر خدا مرا پند دهید.» امام چنین فرمودند:
- «استعد لسفرک و حصل زادک قبل حلول اجلک.»
برای سفر آخرت آماده شو و توشه ات را پیش از فرا رسیدن اجل تهیه نما.
- و اعلم انک تطلب الدنیا و الموت یطلبک و لا تحمل هم یومک الذی لم یات علی یومک الذی انت فیه.
بدان که تو در جستجوی دنیایی در حالیکه مرگ به دنبال تو است، هیچگاه اندیشه و اندوه روز آینده ات را بر اندیشه امروزت ترجیح مده.
- و اعلم انک لا تکسب من المال شیئا فوق قوتک الا کنت فیه خازنا لغیرک
بدان که اگر تو هر چیزی از دارایی دنیا را بیش از قوت لازمت گردآوری و نگهداری، تنها خزینه دار دیگران خواهی بود.
- و اعلم ان الدنیا فی حلالها حساب و فی حرامها عقاب و فی الشبهات عتاب، فانزل الدنیا بمنزله المیته خذ منها ما یکفیک، فان کان حلالا کنت قد زهدت فیها و ان کان حراما لم یکن فیه وزر فاخذت منه کما اخذت من المیته و ان کان العتاب فالعتاب یسیر،
بدان که آنچه از دارایی دنیا بدست می آوری، اگر در راه حلال مصرف شود حسابرسی خواهد شد، اگر در راه حرام خرج شود کیفر خواهد داشت و اگر در جاهایی که شبهه ناک است کار گرفته شو، سرزنش در پی دارد. بنابراین تو دنیا را بسان مرداری بدان و از آن در حد نیازت بهره برداری کن. حال آنچه را مصرف کرده ای، اگر حلال باشد تو از بی رغبتی به آن زیانی نبرده ای، اگر حرام باشد از کار زشت دوری گزیده ای و به اندازه نیاز از مردار استفاده کرده ای و اگر سرزنشی بدنبال داشته باشد، آسانست و زودگذر.
- و اعمل لدنیاک کانک تعیش ابدا و اعمل لاخرتک کانک تموت غدا
برای کارهای دنیایی خود چنان اقدام کن که گویی سالیان دراز در جهان خواهی زیست و در مورد امور اخروی آنگونه بیندیش که گویی فردا از جهان رخت بر می بندی.
- و اذا اردت بلا عشیره و هیبه بلا سلطان فاخرج من ذل معصیه الله الی عز طاعه الله
اگر ارجمندی بدون وابستگی خانوادگی و شکوه بدون سلطنت را طالبی، از خواری گناهکاری دور شو و لباس عزت فرمانبرداری از خدا را بر تن نما.
- و اذا نازعتک الی صحبه الرجال حاجه فاصحب من اذا صحبته زانک و اذا خدمته صانک و اذا اردت معونه اعانک و ان قلت صدق قولک و ان صلت شد صولک و ان مددت یدک بفضل مدها و ان بدت منک ثلمه سدها و ان رأی منک حسنه عدها و ان سالته اعطاک و ان سکت عنه ابتداک و ان نزلت بک احدی الملمات و اساک، من لا تاتیک منه البوائق و لا تختلف علیک منه الطرایق و لا یخذلک عند الحقایق و ان تنازعتما منقسما آثرک.
هرگاه به همنشینی با مردم نیازت افتد، اینگونه همنشینی را برگزین: کسی که چون با او می نشنی بر وقار و شکوه تو می افزاید، چون به او خدمتی می کنی از تو نگاهبانی می نماید، هرگاه احتیاج مالی داشته باشی به یاریت می شتابد، آنگاه که سخن می گویی تصدیقت می کند، اگر در مورد کاری شدت به خرج می دهی با تو همنوا میشود، چون برای کار ارزشمندی دست خود را پیش می بری او نیز دست خود را جلو می آورد، اگر از تو خطایی سر زند آنرا جبران می کند، اگر از تو نیکویی ببیند همواره آن را یادآوری می نماید، اگر از او خواسته ای داشته باشی برآورده می سازد، اگر از او جدا شوی او به تو می پیوندد و اگر بر تو مصیبتی وارد شود با تو همدردی می کند.
همنشین تو باید کسی باشد که از او به تو زیانی نرسد، دشواریها از جانب او برای تو پیش نیاید، در مسایل اساسی ترا خوار نگرداند و اگر مالی را بین خود تقسیم می کنید، او ترا بر خویشتن ترجیح دهد.

 



نوشته شده توسط : محبان الحسن | چهارشنبه 88 شهریور 11 ساعت 11:3 عصر

حدیث 1:

قیل له علیه السلام ما المروة؟ قال : حفظ الدین واعزاز النفس ولین الکنف و تعهد الصنیعة واداء الحقوق والتحبب الی الناس .

ازآن حضرت سؤال شد : مروت چیست؟ فرمود : حفظ دین، عزت نفس، نرمش، احسان، پرداخت حقوق و اظهار دوستی نسبت به مردم .

تحف العقول ص227

 

حدیث 2 :

قیل له علیه السلام ما الکرم؟ قال : الابتداء بالعطیة قبل المسألة واطعام الطعام فی المحل .

از ان حضرت سوال شد : کرم چیست فرمود : بخشش پیش از خواهش و اطعام درقحطی .

تحف العقول ص 722

 

 حدیث 3:

قیل له علیه السلام ما الشح؟ قال :أن تری ما فی یدک شرفا وما أنفقته تلفا .

ازآن حضرت سؤال شد بخل چیست؟ فرمود : آنچه در کف داری شرف بدانی، و انچه انفاق کنی تلف شماری .

تحف العقول ص 227

 

  حدیث 4 :

قیل له علیه السلام ما الغنی؟ قال: رضی النفس بما قسم لها وا ن قل .

از آن حضرت سؤال شد : بی نیازی چیست؟ فرمود : رضایت نفس به آنچه برایش قسمت شده هر چند کم باشد .
تحف العقول ص 228

 

 حدیث 5:

قیل له علیه السلام ما الفقر؟ قال: شره النفس الی کل شی .

از آن حضرت سوال شد : فقر چیست فرمود : حرص به هر چیز .

تحف العقول ص 822


نوشته شده توسط : محبان الحسن | چهارشنبه 88 شهریور 11 ساعت 10:54 عصر
<   <<   16   17   18   19   20      >

تمام آنچه در این وبلاگ می خوانید
شعر ولادت امام حسن مجتبی علیه السلام
پیش نویس قانون 2015 عاری سازی ایران از سلاح هسته ای
آقا جان بطلب یا امام رضا!
زبان حال امام حسن عسگری علیه السلام
تسلیت باد شهادت امام حسن عسکری علیه السلام
آه کربلا، کربلا، کربلا
زمینه‏ ها و ریشه‏ های واقعه عاشورا در بیانات مقام معظم رهبری
غلامرضا سازگار-شعر مرثیه حضرت علی اکبر
حتما بخوانید/13واقعیت چینی که شاید نشنیده باشید
شرکت زنان در دسته های سینه زنی و زنجیرزنی /نظر فقها
[عناوین آرشیوشده]
blogکد بازی تمرکز حواس