33- عذاب زودرسِ سه خصلت «ثَلاثُ خِصال لا یَمُوتُ صاحِبُهُنَّ أَبَدًا حَتّى یَرى وَ بالَهُنَّ: أَلْبَغْىُ، وَ قَطیعَةُ الرَّحِمِ وَ الَْیمینُ الْکاذِبَةُ یُبارِزُ اللّهَ بِها.»:
نوشته شده توسط : محبان الحسن |
سه شنبه 88 آذر 3 ساعت 9:31 عصر
|
17- راستگویى و اداى امانت «عَلَیْکُمْ بِالْوَرَعِ وَ الاِْجْتَهادِ وَ صِدْقِ الْحَدیثِ وَ أَداءِ الاَْمانَةِ إِلى مَنِ ائْتَمَنَکُمْ عَلَیْها بَرًّا کانَ أَوْ فاجِرًا، فَلَوْ أَنَّ قاتِلَ عَلِىِّ بْنِ أَبى طالِب عَلَیْهِ السَّلامُ إِئْتَمَنَنى عَلى أَمانَة لاََدَّیْتُها إِلَیْهِ.»: بر شما باد پارسایى و کوشش و راستگویى و پرداخت امانت به کسى که شما را امین بر آن دانسته، نیک باشد یابد. و اگر قاتل على بن ابیطالب(علیه السلام) به من امانتى سپرد، هر آینه آن را به او برخواهم گرداند.
نوشته شده توسط : محبان الحسن |
سه شنبه 88 آذر 3 ساعت 9:26 عصر
|
چهل حدیث قالَ الاْمامُ الْباقِرُ(علیه السلام): 1- نافرجام و خوش انجام «فَلَرُبَّ حَریص عَلى أَمْر مِنْ أُمُورِ الدُّنْیا قَدْ نالَهُ، فَلَمّا نالَهُ کانَ عَلَیْهِ وَبالاً وَشَقِىَ بِهِ وَلَرُبَّ کارِه لاَِمْر مِنْأُمُورِالاْخِرَةِ قَدْنالَهُ فَسَعِدَبِهِ.»: چه بسا حریصى بر امرى از امور دنیا دست یافته و چون بدان رسیده باعث نافرجامى و بدبختى او گردیده است، و چه بسا کسى که براى امرى از امور آخرت کراهت داشته و بدان رسیده، ولى به وسیله آن سعادتمند گردیده است. 2- بهترین فضیلت و برترین جهاد «لا فَضیلَةَ کَالْجِهادِ، وَ لا جِهادَ کَمُجاهَدَةِ الْهَوى.»: فضیلتى چون جهاد نیست، و جهادى چون مبارزه با هواى نفس نیست.
نوشته شده توسط : محبان الحسن |
سه شنبه 88 آذر 3 ساعت 9:23 عصر
|
امام محمد باقرعلیه السلام حضرت امام محمّد باقر(علیه السلام) اوّل ماه رجب، یا سوم صفر سال 57هجرى قمرى در مدینه متولّد گردید. پدر بزرگوارش، حضرت على بن الحسین ، زین العابدین(علیه السلام)، و مادر مکرّمه اش ، فاطمه معروف به «امّ عبدالله» دختر امام حسن مجتبى می باشد. از این رو، آن حضرت از ناحیه پدر و مادر به بنى هاشم منسوب است. شهادت امام باقر(علیه السلام) در روز دوشنبه 7 ذیحجّه سال 114 هجرى قمرى در 57 سالگى، به دستور هشام بن عبدالملک خلیفه اموى، به وسیله خوراندن سمّ، اتّفاق افتاد و مزار شریفش در مدینه در قبرستان بقیع مى باشد. آن حضرت یکى از اطفال اسیر فاجعه کربلا مى باشد که در آن وقت سه سال و شش ماه و ده روز از سنّ مبارکش گذشته بود. ادامه مطلب...
نوشته شده توسط : محبان الحسن |
سه شنبه 88 آذر 3 ساعت 3:4 عصر
|
زیتون نحوه استفاده : به عنوان سالاد و جانشین غذا استفاده میگردد و خواص بسیار زیادی دارد که در زیر به آن اشاره خواهد شد : خواص : زیتون Olive نام علمی Olea europaea گیاه شناسی زیتون: درختچه ای است به ارتفاع تقریبا سه متر ولی هنگامیکه در شرایط مساعد پرورش می یابد ارتفاع آن حدود 12متر و قطر تنه اش به 3 متر میرسد . چوب درخت زیتون بسیار سخت و مقاوم است . رنگ آن زرد است که خطوطی قهوه ای رنگ در آن وجود دارد . از چوب زیتون برای تهیه اشیاء چوبی ظریف استفاده می شود . برگهای آن سبز رنگ ، بیضوی و دراز و بوضع متقابل یکدیگر بر روی ساقه قرار گرفته اند . منشاء درخت زیتون احتمالا منطقه مدیترانه بوده و از آنجا به نقاط دیگر دنیا راه یافته است . زیتون معمولا در اوائل تابستان شروع به گل دادن می کند و میوه آن کم کم ظاهر می شود . در اواخر تابستان میوه آن به ثمر می رسد . در این هنگام زیتون سبز است و بتدریج تبدیل به بنفش و قهوه ای و سپس سیاه می شود بطوریکه در اواخر پائیز که موقع برداشت میوه است رنگ آن بکلی تیره است .
خواص داروئی: زیتون رسیده از نظر طب قدیم ایران گرم و قابض است و ادامه مطلب...
نوشته شده توسط : محبان الحسن |
شنبه 88 آبان 23 ساعت 7:34 عصر
|
السلام علی عیسی روح الله عیسی علی نبیّنا و آله و علیه السلام از پیامبران عظیم الشأن و آخرین حلقه از سلسله پیامبران اولوالعزم بنی اسرائیل است. خدا در قرآن به زندگی ایشان و مادر بی همتایش اهمیّت بسیار داده است. از او در قرآن 36 بار (25 مرتبه نام عیسی و یازده بار نام مسیح) یاد شده است از نگاه قرآن عیسی دارای فضیلتهای متعدد و مهمی است که شرح آنها فرصت بیشتری را می طلبد و در این مختصر نمی گنجد. به طور فهرست وار، فضیلتهای عیسی عبارت است از: او بنده و عبد الله،(1) نبی،(2) رسول،(3) روح(4) و حکم خدا(5) است خدا در قرآن وی را بنده ای می داند که از مقربان(6) درگاه الهی است و در دنیا و آخرت آبرومند(7) و نیز از صالحان،(8) برگزیده، یعنی: مصطفی(9) و مجتبی(10) آیتی برای مردمان است که همواره خدا او را با روح القدس تأیید می کند خداوند به او انجیل را داده(11) و کتاب و حکمت را به او آموخته است(12) و الگو و ضرب المثل بنی اسرائیل قرار داده شده است.(13) عیسی در قرآن لقب بسیار در خور تأملی با عنوان «مسیح» دارد(14) او از شاهدان اعمال در روز قیامت است.(15) به همان سان که او امام(16) و زکی(17) است و خداوند به او توفیق داده به مادرش نیکی کند.(18) عیسی روح الله در قرآن،(19) روایات(20) و زیارت ها(21) عیسی، روح الله خواندهشده و این لقب افتخارآمیز را خداوند به او داده است ؛ خداوند درقرآن می فرماید: «یا أهل الکتاب، لا تغلوا فی دینکم و لا تقرلوا علی الله الّا الحق انّما المسیح عیسی بن مریم رسول الله و کلمته القاها الی مریم و روح منه فامنوا بالله و رسله...». «ای أهل کتاب در دین خود غلوّ مکنید و بر خدا جز حق نگویید. همانا مسیح عیسی پسر مریم، پیامبر خدا و کلمه او است که آن را به سوی مریم انداخت و روحی است از او پس به خدا و فرستادگان او ایمان بیاورید...» از بررسی مجموع آیات و روایات و زیارت ها استفاده می شود که لقب «روح الله» از ویژگی ها و صفات ممتاز و برجسته عیسی است که اهمیت بسیار دارد و در میان دیگر ویژگی ها و القاب ایشان که هر یک به نوبه خود از اهمیت خاص برخوردار است امتیازش بالا و چشم گیرتر است. مفهوم روح الله
نوشته شده توسط : محبان الحسن |
پنج شنبه 88 آبان 21 ساعت 6:15 عصر
|
خرما، میوه ای پرخاصیت خرما از دید پزشکی
خرما یا به انگلیسی DATES میوه ای است بهشتی و بسیار مقوی ، که مواد معدنی بسیاری چون آهن ، پتاسیم ، روی ، منگنز، و ویتامین A – B - E را داراست. تحقیقات درباره ی خرما نشان داده که این میوه می تواند پیش گیری بسیاری از سرطان ها مانند سرطان کولون، معده و غیره را در پی داشته باشد.یکی از خواص خرما ملین بودن آن است. البته اگر 6 تا 7 عدد خرما را در 2 لیوان آب جوش خیس کرده و صبح و شب آن را صورت گرم بنوشید و یا مقداری خرما میل کنید و بلافاصله یک تا دو لیوان آب گرم روی آن بنوشید، خاصیت دیگر خرما، خنثی کردن اسید اضافی معده است از آنجا که که زیادی اسید معده باعث ترش کردن و دل درد می شود، بنابراین هر وقت دل درد گرفتید می توانید فرمول چینی ها در طب سنتی استفاده کنید.
نوشته شده توسط : محبان الحسن |
پنج شنبه 88 آبان 21 ساعت 3:4 عصر
|
هشت درس و پیام از هشتمین امام(ع)
1- عبادت و نیایش امام خمینی مینویسد: فرموده ائمه(علیهم السلام) که: «عبادت ما عبادت احرار است که فقط برای حب خداست، نه طمع به بهشتیا ترساز جهنم است» از مقامات معمولی و اول درجه ولایت است. از برای آنها در عبادات حالاتی است کهبه فهم ما و شما نمیگنجد. و در جای دیگر میفرماید: شما خیال میکنید گریههایائمه طاهرین(علیهم السلام) و ... برای تعلیم بوده و میخواستهاند به دیگرانبیاموزند؟ آنان با تمام آن معنویات و مقام شامخی که داشتند از خوف خدامیگریستند و میدانستند راهی که در پیش دارند پیمودنش چه قدر مشکل و خطرناکاست. از مشکلات، سختیها ناهمواریهای عبور از صراط که یک طرف آن دنیا و طرفدیگرش آخرت میباشد و از میان جهنم میگذرد خبر داشتند. شیخ صدوق (متوفا به سال 381) ازابراهیم بن عباس نقل میکند که: حضرت رضا(ع) در شب کم میخوابید و بیشتر بیدارمیماند، اکثر شبهایش را از اول شب تا صبح احیا میداشت (و به عبادت و نیایشمیپرداخت). و حتی اهل منزل خود را به نماز شب وادار میساخت. شیخ صدوق در جای دیگر از رجاء بن ابیضحاک نقل میکند که وی گفت: مامون به من ماموریت داد تا حضرت رضا(ع) را (به اجبار) از مدینه به مروبیاورم (تا تحت نظر باشد) و دستور داشتم از راه مخصوصی امام را بیاورم و وی رااز قم عبور ندهم (چون مرکز شیعیان بود و احتمال شورش میرفت) و شب و روزمیبایستبه نگهبانی از آن حضرت مشغول باشم. از مدینه تا مرو با حضرت بودم، بهخدا سوگند کسی را مانند او در تقوا و کثرت ذکر خدا و خوف از او در تمام اوقاتندیدم. و سپس به تفصیل، کیفیت ادای نمازها و ذکرها و راز و نیازهایحضرتراشرحمیدهد. آن حضرت درباره وحشت و هراس شیطان از نماز و نمازگزارمیفرماید: شیطان همواره از مومنی که مراقب وقت نمازهای پنجگانهاش باشد در هراساست و در صورتی که وی نمازهای خود را ضایع کند بر او جرات پیدا میکند و کم کماو را در گناهان بزرگ میاندازد. برخیز و شست و شو کن با اشک خود وضو کن تحصیل آبرو کن در پیشگاه یزدان دور افکن این ریا را وین کبر و این هوی رایکدم بخوان خدا را چون عاشقی پریشان. 2- انس به قرآن و تامل در آن اصولا پیوند میان قرآن و عترت پیوندی عمیق،جاودانه و پایدار است که حدیثشریف ثقلین بدان شهادت داده است. شیخ صدوق از یکی از معاصران حضرت چنین نقل کرده است: همه کلام حضرت و جوابها ومثالهایش برگرفته از قرآن بود، هر سه روز یک بار قرآن را ختم میکرد و میفرمود: اگر بخواهم در کمتر از سه روز هم میتوانم آن را ختم نمایم اما هرگز به آیهاینمیرسم مگر اینکه در معنای آن و اینکه درباره چه چیزی و در چه وقتی نازل گشته،میاندیشم. آن حضرت در مورد پیروی از قرآن میفرماید: قرآن کلام و سخن خداست ازآن نگذرید و هدایت را در غیر آن نجویید که گمراه میشوید. (12) 3- اطاعت از ولی امر اساسا تمامی ائمه اطهار(علیهم السلام) تا قبل از رسیدن بهمقام امامت مطیعترین فرد نسبتبه ولی امر خویش بودهاند. امام کاظم(ع) فرمودهاند: «علی، پسرم، بزرگترین فرزندم است و سخنانم راشنواتر و دستوراتم را مطیعتر است». و حضرت امام خمینی نیز به تفصیل در کتابولایت فقیه به شرح آن پرداختهاند.
4- علم و دانش شیخ طبرسی (از علما و دانشمندان قرن ششم) نقل میکند که: امام کاظم(ع) همواره به فرزندان خویش میفرمود: این برادر شما، علی بن موسی،عالم آل محمد است، پس از وی در مورد ادیان خود بپرسید و آنچه به شما تعلیم میدهند را حفظ کنید، چرا که از پدرم امام صادق(ع) چندین بار شنیدم که میفرمود: عالم آل محمد در صلب توست و ای کاش او را درک میکردم. یک بار خودآن حضرت فرمودند: من در روضه (مسجد النبی ص) مینشستم، در مدینه دانشمندان زیادی بودند، هرگاهیکی از آنها در پاسخ دادن به مطلبی عاجز میگشت، همگی به من اشاره میکردند ومسائلی را پیش من میفرستادند و من به آنها پاسخ میدادم. شیخ طبرسی از هروی نقل کرده است که: هیچ کس را دانشمندتر از علی بن موسیالرضا(ع) ندیدم و هیچ دانشمندی نیز وی را ندید مگر اینکه همانند من به فضل ودانش او شهادت داد. خود حضرت امام رضا(ع) میفرماید: ... آنگاه که من بر اهل تورات با توراتشان و بر اهل انجیل با انجیلشان و براهل زبور با زبورشان و بر صائبین با زبان عبری خودشان و بر هربذان با زبانفارسیشان و بر رومیان با زبان خودشان و بر اصحاب مقالات با لغتخودشان استدلالکنم. و آنگاه که هر دستهای را محکوم کردم و دلیلشان را باطل ساختم و دست ازعقیده و گفتار خود کشیدند و به گفتار من گراییدند مامون در مییابد مسندی کهبر آن تکیه کرده استحق او نیست و در این هنگام پشیمان میگردد. سپس فرمود: «ولا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم». 5-امر به معروف و نهی از منکر طبق تصریح آیات قرآن و روایاتاهل بیت(علیهم السلام) امر به معروف و نهی از منکر از اهمیت ویژهای برخورداراست و اصولا سایر واجبات به واسطه آن دو برپا میگردند. امیرالمؤمنین(ع) فرموده است: امر به معروف و نهی از منکر را ترک مکنید که در غیر این صورت ستمگران برشما مسلط میگردند و آنگاه هر قدر هم که دعا کنید اجابتنمیشود. در جای دیگر نیز فرمودهاند: قوام دین در سه چیز خلاصه میشود: امر به معروف، نهی از منکر و اقامه حدود. نقش امر به معروف و نهی از منکر به حدی در زندگی آن حضرت بارز بود که یکی ازمهمترین علل شهادت حضرت رضا(ع) محسوب میگردد. مرحوم شیخ کلینی (متوفا به سال329) درباره عذاب تارکان امر به معروف و نهیاز منکر حدیثی از امام رضا(ع) نقل کرده که آن حضرت از قول رسول خدا(ص) فرموده: زمانی که امت من نسبتبه امر به معروف و نهی از منکر سهل انگاری کنند ومسوولیت را به گردن یکدیگر اندازند (و هر کس منتظر این باشد که دیگری آن راانجام دهد) در این صورت بایستی منتظر عذاب الهی باشند و این کار آنها به منزلهاعلان جنگ با خداست. یکی از کنیزان مامون چنین گفته است: «هنگامی که در منزل مامون بودیم در بهشتی از خوردنیهای و نوشیدنیها و بوی خوش و پول فراوان بسرمیبردیم اما همین که مامون مرا به امام رضا(ع) بخشید دیگر از آن همه ناز ونعمتخبری نبود، زنی که سرپرست ما بود، شب ما را بیدار میکرد و به نماز وادارمیساخت که بر ما سخت و گران میآمد و آرزو میکردم از آنجا رهایی یابم ..» کهالبته به زودی توسط حضرت به دیگری بخشیده شد زیرا لیاقتخدمت در منزل امام رانداشت. همانطور که ملاحظه میشود، امام نسبتبه نماز شب خواندن اهل منزل عنایتداشتند و لذا به سرپرست زنان دستور داده بودند که آنها را در آن موقع بیدارنمایند. در اینجا یادآوری این نکته بجاست که میان «تحمیل عقیده» و «تحمیلعمل در برخی امور» تفاوت وجود دارد. در قرآن کریم میخوانیم: «لا اکراه فی الدین»[در دین تحمیل عقیده راه ندارد.] در صورتی که تحمیل عمل در برخی ازموارد که مصلحتبالاتری وجود دارد نه تنها جایز بلکه ضروری میباشد. به عنوانمثال وقتی معلمی دلسوز، دانشآموز خود را به انجام پارهای از تکالیف وادارمیسازد، هیچگاه نمیخواهد تحمیل عقیده نماید بلکه به خاطر در نظر گرفتن صلاح ومصلحت دانشآموزش به وی نوعی عمل را اجبار میکند و چه بسا همان دانشآموز پس ازرسیدن به مدارج عالی علمی از کار معلم بسیار خشنود و دلشاد گردد.» تذکرات دلسوزانه خمینی کبیر را مروری دوباره کنیم: باید همه بدانیم که آزادیبه شکل غربی آن که موجب تباهی جوانان و دختران و پسران میشود از نظر اسلام وعقل محکوم است و تبلیغات و مقالات و سخنرانیها و کتب و مجلات بر خلاف اسلام و عفتعمومی و مصالح کشور حرام است و بر همه ما و همه مسلمانان جلوگیری از آنها واجباست و از آزادیهای مخرب باید جلوگیری شود و از آنچه در نظر شرع حرام و آنچهبرخلاف مسیر ملت و کشور اسلامی و مخالف با حیثیت جمهوری اسلامی استبطورقاطع اگرجلوگیری نشود همه مسوول میباشند و مردم و جوانان حزباللهی اگر برخورد به یکیاز امور مذکور نمودند به دستگاههای مربوطه رجوع کنند و اگر آنان کوتاهی نمودند خودشان مکلف به جلوگیری هستند خداوند تعالی مددکار همه باشد. 6- هشیاری سیاسی و سازش ناپذیری ائمه(علیهم السلام) نه فقط خود با دستگاههای ظالم و دولتهای جائر و دربارهای فاسد مبارزه کردهاند بلکه مسلمانان را به جهادبر ضد آنها دعوت نمودهاند، بیش از پنجاه روایت در وسائل الشیعه و مستدرک و دیگر کتب هست که «از سلاطین و دستگاه ظلمه کنارهگیری کنید و به دهان مداحآنها خاک بریزید، هر کس یک مداد به آنها بدهد یا آب در دواتشان بریزد چنین وچنان میشود ..» خلاصه دستور دادهاند که با آنها به هیچ وجه همکاری نشود وقطع رابطه بشود. امام خمینی در جای دیگر اینطور میفرمایند: ائمه ما(علیهم السلام) همه شان کشته شدند برای اینکه همه اینها مخالف با دستگاه ظلم بودند اگر چنانچه امامهای ما تو خانههایشان مینشستند .. محترم بودند،روی سرشان میگذاشتند ائمه ما را، لکن میدیدند هر یک از اینها حالا کهنمیتواند لشرکشی کند از باب اینکه مقتضیاتش فراهم نیست، دارد زیرزمینی اینهارا از بین میبرد، اینها را میگرفتند حبس میکردند ..
امام هشتم با هشیاری سیاسی خویشتوانست پس از مرگ هارون (که در سال دهم از امامتحضرت اتفاق افتاد) در دوراننزاع و کشمکشهای میان دو برادر (یعنی امین و مامون) به ارشاد و تعلیم و تربیتشیعه ادامه دهد. و بالاخره پس از به قدرت رسیدن مامون، با حرکتها و موضعگیریهای دقیق وحکیمانه نقش عظیم خویش را به خوبی ایفا نمود. همانطور که معروف است مامون در میان خلفای بنیعباس از همه داناتر و زیرکتربود، از علوم مختلف آگاهی داشت و تمام اینها را وسیلهای برای پیشبرد قدرتشیطانی خویش قرار داده بود و از همه مهمتر جنبه عوام فریبی وی بود. وی با طرحیک نقشه حساب شده، ولایت عهدی حضرت را پیشنهاد کرد که اهداف مختلفی را دنبالمینمود از جمله: در هم شکستن قداست و مظلومیت امامان شیعه و پیروانشان،مشروعیتبخشیدن به حکومتخویش و خلفای جور قبلی و کسب وجهه و حیثیتبرای خویش،تخطئه شیعیان مبنی بر عدم اعتنا به دنیا و ریاست، کنترل مرکز و کانون مبارزات، دور کردن امام از مردم و تبدیل امام به یک عنصر درباری و توجیهگر دستگاه. مقام معظم رهبری حضرت آیهالله خامنهای (مدظله العالی) ضمن برشمردن و توضیحاهداف فوق فرمودهاند: در این حادثه، امام هشتم علی بن موسی الرضا(ع) در برابر یک تجربه تاریخی عظیمقرار گرفت و در معرض یک نبرد پنهان سیاسی که پیروزی یا ناکامی آن میتوانست سرنوشت تشیع را رقم بزند، واقع شد. در این نبرد رقیب که ابتکار عمل را بدست داشت و با همه امکانات به میدان آمده بود مامون بود. مامون با هوشی سرشار و تدبیری قوی و فهم و درایتی بیسابقه قدم در میدانینهاد که اگر پیروز میشد و اگر میتوانست آنچنانکه برنامهریزی کرده بود کار رابه انجام برساند یقینا به هدفی دست مییافت که از سال چهل هجری یعنی از شهادتعلی بن ابیطالب(ع) هیچیک از خلفای اموی و عباسی با وجود تلاش خود نتوانستهبودند به آن دست یابند یعنی میتوانست درخت تشیع را ریشهکن کند و جریان معارضی را که همواره همچون خاری در چشم سردمداران خلافتهای طاغوتی فرو رفته بود بکلینابود سازد. اما امام هشتم با تدبیری الهی بر مامون فائق آمد و او را درمیدان نبرد سیاسی که خود به وجود آورده بود بطور کامل شکست داد و نه فقط تشیعضعیف یا ریشهکن نشد بلکه حتی سال دویست و یک هجری یعنی سال ولایتعهدی آن حضرت یکی از پر برکتترین سالهای تاریخ تشیع شد و نفس تازهای در مبارزات علویان دمیده شد و این همه به برکت تدبیر الهی امام هشتم و شیوه حکیمانهای بود که آن امام معصوم در این آزمایش بزرگ از خویشتن نشان داد. آری نمونههای هشیاری وتیزبینی آن حضرت در قضایای متعددی جلوهگر است مانند ماجرای نماز عید که هر چندبا پیشنهاد مامون بود اما حرکت و شیوه حضرت به گونهای بود که مامون دستورجلوگیری از اقامه نماز را صادر کرد و به قول رهبر عزیزمان «مامون را درمیدان نبردی که خود به وجود آورده بود بطور کامل شکست داد.» 7- تواضع و فروتنی مرحوم شیخ صدوق به نقل از یکی از معاصران حضرت رضا(ع)مینویسد: چون سفره انداخته میشد، غلامانش حتی دربان و نگهبان نیز با اوسر یک سفره مینشستند. مرحوم ابن شهر آشوب (متوفا به سال 588) نیز مینویسد: روزی امام وارد حمام شد، مردی (که حضرت را نمیشناخت) از وی درخواست کرد تا اورا کیسه کشد، امام نیز پذیرفت و مشغول شد. حاضران به آن مرد، حضرت را معرفیکردند و او با کمال شرمندگی و سرافکندگی از حضرت پوزش خواست اما حضرت رضا(ع)او را آرام نمود و به کار خود همچنان ادامه داد. مرحوم کلینی طبق حدیثی فرموده: شبی امام مهمان داشت، در میان صحبت، چراغ دچار نقص گشت، مهمان خواستآن را اصلاح نماید ولی حضرت اجازه نداد و خود به اصلاح آن پرداخت. مرحوم علامه مجلسی (متوفا به سال 1111) چنین نقل کرده است: مردی از اهالی بلخ گوید: در سفر خراسان با حضرت همراه بودم، به دستور وی سفرهانداخته شد و خدمتکاران و غلامان، چه سیاهان و چه غیر ایشان، همگی را بر سر یکسفره نشاند، به امام عرض کردم: فدایتشوم خوب بود برای اینها سفره جداگانهایمیانداختید. حضرت فرمود: ساکتباش. پروردگار همه یکی است، پدر و مادر همه یکی است و پاداش و جزا (فقط) به عملبستگی دارد (نه بر حسب و نسب و جاه و مقام). 8- احترام و محبت به دیگران مرحوم اربلی (از دانشمندان قرن هفتم) در خبریکه نقل نموده است از قول یکی از معاصران امام رضا(ع) مینویسد: هرگز ندیدم کهامام در سخن خویش نسبت به کسی بیاحترامی کند و هرگز ندیدم که کلام دیگری را قطع کند، و میگذاشت تا سخنانش به پایان رسد .. هیچگاه در برابر کسی کهمقابلش نشسته بود پاهایش را دراز نمیکرد و تکیه نمیزد. هرگز ندیدم به هیچیک از خدمتکاران و غلامانش ناسزا گوید .. آن حضرت فرموده است: محبت به دیگران نیمی از عقلانیت و خرد ورزی است. و از آنجا که درصد قابل توجهی از کینهها ودلخوریها به سبب سخنان بیمورد و بعضا نیشداری است که نسبتبه یکدیگر اظهارمیگردد و شاید در اکثر موارد نیز بیقصد و غرض باشد آن حضرت فرمودهاند: سکوت موجب جلب محبت میگردد.
منبع: www.hawzah.net
نوشته شده توسط : محبان الحسن |
پنج شنبه 88 آبان 7 ساعت 8:29 عصر
|
« زندگینامه » نام : علی نام پدر : امام موسی کاظم (ع) نام مادر : نجمه لقب : رضا کنیه : ابوالحسن زمان و محل تولد : 11 ذیقعده سال 148 ه..ق در مدینه زمان و محل شهادت : آخر صفر 203 ه..ق در سن 55 سالگی ، به دست مأمون مسموم و در سناباد نوقان (که امروز یکی از محله های مشهد است ) به شهادت رسیدند . مرقد شریف : مشهد مقدس
دوران زندگی : در سه بخش : 1- قبل از امامت ، 35 سال ( 148 تا 183 ه..ق ) 2- دوران امامت ، 17 سال در مدینه 3- دوران امامت ، 3 سال در خراسان ، که حساس ترین دوره زندگی سیاسی آن حضرت به شمار می رود.آن حضرت تنها یک فرزند داشتند ( امام جواد (ع) )که هنگام شهادت ایشان در سن 7 سالگی بودند .
«اخلاق و فضایل امام هشتم» او قرآن ناطق بود و سرچشمه همه اخلاق و دانش و کراماتش از قرآن بود .و مگر قرآن خود نشانه بزرگ خداوند در میان بندگانش نیست ؟ مگر پروردگار ما قرآن را برای هر کس از بندگانش که می خواهد به راه راست او رهنمون شود ، آسان نگردانیده است ؟ آیا شگفت انگیز خواهد بود بنده ای که قرآن را در طول حیات خویش سرلوحه خود قرار داده ، آیت بزرگ پروردگار جهانیان شود ؟ پیامبر(ص)برترین و بزرگترین امتیاز آن بود که چون بنده ای مردم را به او دعوت میکرد وقتی از شخصی درباره اخلاق شریف پیامبر سؤال می شد می گفت : قرآن خوی اوست . پیامبر به ما یادآوری کرد که پس از ما دو چیز گرانبها بر جای می نهد؛ کتاب خدا ( قرآن) و عترتش (اهل بیت ) . سپس گفت که این دو هرگز از هم جدا نخواهد شد تا این که کنار حوض کوثر بر حضرتش وارد شوند . آیا این سخن به این معنا نیست که خاندان رسالت ، مشکات نور دانش و معدن وحی و جایگاه علم الهی اند ؟ امام رضا (ع)با تمام وجود خویش ، مصداق این نور الهی بود تا آن جا که در حدیث آمده است : ابوذکوان گفت : از ابراهیم بن عباس شنیدم که می گفت : امام رضا را ندیدم مگر آن که از چیزی که سؤال می شد او می دانست و در عصر و روزگارش کسی را ندیدم که نسبت به آن چه در زمان بود از او داناتر باشد . مامون از هر چه می پرسیدش بدو پاسخ می گفت . همه کلام و پاسخ وی گزیده هایی از قرآن بود او هر سه روز یک بار قرآن را ختم می کرد و می فرمود : اگر بخواهم می توانم در کمتر از سه روز هم قرآن را ختم کنم ، اما هرگز به آیه ای بر نمی خورم جز آن که در آن آیه و این که در باره چه چیزی فرود آمده و در چه وقتی نازل شده می اندیشم .از این رو قرآن را هر سه روز یک بار ختم می کنم . اما چگونه پیشوای ما ، امام رضا (ع) تا بدین درجه به قرآن مأنوس و پایبند بود ؟ آیا ما هم می توانیم پیرو او در این امر مهم باشیم ؟ قرآن کتاب خداست و آن کس که دلش به نور خدا پیوند نیافته است نمی تواند کتاب او را دریابد .آیا مگر خداوند سبحان نفرموده است: « و ننزل من القرآن ما هو شفاء و رحمة للمؤمنین و لا یزید الظالمین الا خسارا » « و فرود می فرستیم از قرآن آن چه را که شفا و رحمت است برای مؤمنان و بر ستمگران جز زیان نیفزاید . » امام رضا خدای را بزرگ داشت و او را پاس نهاد و امر خویش را بدو واگذار کرد و جز او هر چیزی را خوار و حقیر انگاشت و در راه او هر بلایی را به جان خرید . تمام این ها وسیله او را برای رسیدن به پروردگارش بود . اجازه دهید برای آن چه گفتیم دلیلی را ارائه دهیم تا نه تنها نسبت به امام شناخت بیشتری حاصل کنیم بلکه دل های ما از این سیده ای که از روحی الهی و تابناک آکنده است ، به کرنش افتند . یکی از عبادت های آن حضرت این بود که چون نماز صبح را در اول وقت به جای می آورد ، برای پروردگارش به سجده می افتاد و تا زمانی که خورشید بالا نمی آمد ، سر از سجده بر نمی داشت . هنگامی که مأمون ، خلیفه عباسی ، والی خود را در مدینه به همراهی امام تا خراسان مأموریت داد ، از او درباره حالات امام در راه پرسید . والی بسیار از درجات عبادت و ذکر و توجه آن حضرت به خدا سخن گفت .مأمون چون سخنان والی خویش را شنید ، به وی دستور داد که این سخنان را از مردم پنهان دارد ! از جمله سخنان والی در این باره به مأمون این بود که گفت : چون صبح فرا می رسید امام رضا نماز صبح می گذارد و چون سلام نمازش را می گفت در جایگاه خودش می نشست و خدای را تسبیح می گفت و می ستود . تکبیر و تحلیل می گفت و بر پیامبر و دودمانش درود می فرستاد تا آن که خورشید سر بر می زد. سپس به سجده می افتاد و تا بالا آمدن روز در همان حال باقی می ماند . سپس به سوی مردم می رفت و تا نزدیک وقت زوال ، با آنان سخن می گفت و اندرزشان می داد . آن گاه تجدید وضو می کرد و به جایگاه نماز خویش بر می گشت ...
«افق های علم امام» چهار تن از امامان شیعه فرصت نشر اسلام را پیدا کردند . این چهار تن عبارت بودند از امام علی ، امام باقر ، امام جعفرصادق و امام رضا : . اگر چه تمام ائمه در این مهم کوشش هایی به خرج داده اند ، اما شرایط برای این چهار تن بیش از دیگران آماده بود .در این جا می خواهیم در مورد افق ها و کرانه های علم و دانش امام رضا که از احادیث آن امام به دست می آید ، به بحث و گفتگو بپردازیم . یقطینی روایت کرده است : چون مردم در امامت امام رضا اختلاف نظر پیدا کردند مسائلی را که از او پرسیده بودند و پاسخ های امام را گرد آوردند که به 15 هزار مسأله رسید . امام خود یک بار فرمود : در روضه می نشستم ، در مدینه علمای بسیاری بودند و هر گاه یکی از آنان از پاسخ در می ماند به من اشاره می کرد و مسائلی را پیش من می فرستاد و من بدان ها پاسخ می گفتم . امام در حالی که تنها بیست واندی از عمر شریفش میگذشت در مسجد رسول خدا می نشست و فتوا می داد . برای آن که با نقش امام رضا در این باره بیشتر آشنایی حاصل کنیم باید اندکی به عقب باز گردیم .حزب عباسی که خلأ سیاسی ناشی از عدم سلطه اموی ، بر گرده مسلمانان سوار شده بود خود را در برابر جریان های سیاسی مخالف یافت . این جریان ها بر فکر و اندیشه تکیه داشتند و به نظریات فرهنگی و علمی مسلح بوند . در مقدمه جریان ها باید از جریان علوی یاد کرد . این جریان علاوه بر رهبری مردم در مسائل فکری ، رهبری مخالف های سیاسی را نیز در دست داشت . حزب عباسی که در خلأ فکر کشنده ای به سر می برد چاره ای جز این نیافت که در صدد کاوش از منابع فکری خارجی برآید و بر همین اساس بود که نهضت ترجمه را نیرو بخشید و پیش از پرداختن به کتاب های علمی به ترجمه کتاب های فلسفی توجه کرد . این حرکت موجب اضطراب فکری و آشفتگی فرهنگی امت اسلامی شد و وحدت امت را با خطر روبرو ساخت . عوامل متعددی در پدید آوردن این خطر نقش داشتند : اولا : دور نگه داشتن متفکران از مسائل و مشکلات سیاسی . ثانیا : ازدیاد نافرمانی های سیاسی و جنگ های داخلی که طبعا امت را به نگرانی فکری بیشتری می کشانید. ثالثا : وجود جریان های ناآشنا که هدف آنها تباه کردن فرهنگ جامعه و مبارزه با اسلام و به نام اسلام بود . این امر از طریق حرکت های سیاسی مرتبط با کفار تغذیه می شد .
«سخنان تابناک امام » آیا بدون شناخت امام رضا (ع) و بهره گیری از نور و دانش و معارف او می توان ادعای پیروی از حضرتش را داشت ؟ چگونه کسی که از سنن معصومان : تبعیت نکرده و از نور هدایت آنان بهره مند نشده در روز قیامت امید شفاعت پیامبر (ص) و اهل بیت او را دارد ؟! امام هشتم میراثی عظیم از معارف و علوم ، به ویژه در حکمت الهی و بیان فلسفه و علل احکام و رد بر مذاهب باطله ، از خویش بر جای نهاده است . علی بن شعیب می گوید : بر ابوالحسن رضا (ع) وارد شدم . از من پرسید : ای علی ! زندگی کدام یک از این مردم بهتر است ؟ عرض کردم : سرورم ! شما از من به آن آگاه ترید . فرمود : ای علی ! هر کس که زندگی دیگری در زندگی او نکو شود . ای علی ! زندگی کدام یک از مردم بدتر وناگوارتر است ؟ عرض کردم شما داناترید . فرمود : کسی که دیگری در زندگی او زندگی نکند . با نعمت ها خوش همسایه باشید که آنها رام نشده هستند و اگر از قومی گرفته شدند به آنها باز نخواهند گشت. بدترین مردمان کسی است که میهمانش را بازدارد و به تنهایی بخورد و بنده اش را بزند . به خداوند خوش گمان باش . هر کس که گمان خود را به خداوند نکو کند ، خداوند نیز او را ناامید نخواهد کرد. و هر که به روزی کم راضی شد ، به عمل کم از او راضی خواهد شد و هر که به اندک از حلال خرسند شود ، هزینه اش سبک گردد و خانواده اش از نعمت برخوردار خواهد شد و خداوند او را به درد و درمان دین بین سازد و او را به سلامت از دنیا به دارالسلام بیرون برد . بخیل را آرامش ، حسود را لذت ، ملول را وفا و دروغگو را مروت نیست .
منبع : کتاب زندگی ثامن الأئمه حضرت علی بن موسی الرضا (ع) نوشته : آیت اله سید محمد تقی مدرسی مترجم : محمد صادق شریعت
نوشته شده توسط : محبان الحسن |
چهارشنبه 88 آبان 6 ساعت 8:2 عصر
|