مقدمه امر بهایی جوانترین دین از ادیان مستقل جهان است . تجدید دین از اصول این آیین است زیرا در هر زمان مقتضیات جامعهی بشری تغییر میپذیرد و در هر عصری دینی جدید موافق با مقتضیات جهان ونیازمندیهای جهانیان ظاهر میگردد. بهاییان معتقدند که بهاءالله فرستاده الهی در سلسلهی پیامبران پیشین چون حضرت ابراهیم ، موسی ، مسیح و بالاخره حضرت محمد است و رسالتش برای ایجاد تمدنی جدید و جهانی است که بشر در این دوران به آن نیازمند است .
محور تعالیم پیام بهایی وحدت عالم انسانی است یعنی وقت آن آمده است که بشر از هر قوم و نژادی به یگانگی رسند و همه به صورت یک جامعهی جهانی درآیند. بهاءالله میگوید : خداوند بیمانند نیروهایی را در جهان به کار گماشته است تا آنچه را که بر حسب سنتهای پیشین سبب جدایی و اختلاف میان اقوام ، طبقات ، ادیان و ملل عالم گشته است را از میان بردارد و مهمترین کاری که امروز بشر باید به آن بپردازد وحدت عالم انسانی و تلاش و کوشش در راه اتفاق و اتحاد اهل عالم است . باید این نکته را به خاطر سپرد که بیانات بهاءالله نفی خاتمیت پیامبر مکرم اسلام حضرت محمد ( ص ) و زیر سؤال بردن دین مقدس اسلام است . اما باید دانست که اسلام از بین نمیرود بلکه کسانی که در این دین بدعتگذاری میکنند با شرمندگی از میان خواهند رفت . دین اسلام ضعیف نمیشود زیرا قانون خدایی با قوت قانونگذار باقی است ، آنها ضعیف هستند ولی ضعف و سستی خود را به دین نسبت میدهند. دستور اسلام را خرد ،پذیرنده است لیکن به رساننده و مبلغ دلسوز و بینا نیازمند است .
بهائیت چیست ؟ در مورد ایدئولوژی بهائیه باید گفت : حسین علی بهاءالله دین اسلام را منسوخ اعلام کرد و دین جدیدی را به وجود آورد . گاهی خود را مصداق (من هیچم و کم ز هیچ هم بسیاری ) می دانسته و زمانی پا از اریکهی الوهیت هم فراتر نهاده خویشتن را خدای خدایان و آفرینندهی پروردگاران خوانده است . احکام اعلام شده از جانب حسین علی بهاءالله بر اساس احکامی است که از جانب علی محمد باب بیان شده است . حسین علی بهاء الله نامههایی را که به مردم میداد الواح نامیده است. عدد 19 در نزد او و بهائیان عدد مقدسی است و می توان آن را به آیه 29 الی 31 سوره مدثر مربوط کرد . لواحه للبشرعلیها تسعه عشر ( آن آتش بر آدمیان رونماید، بر آن آتش نوزده فرشتهی عذاب موکلند . ) این آیات بلافاصله بعد از آیات مربوط به کافر معاند با پیغمبر اسلام آمده و عاقبت وی را دوزخ و عذاب سخت بیان کرده است. دو شخص اول بهائیت را باید علی محمد شیرازی ملقب به باب و میرزا حسین علی نوری ملقب به بهاء الله نامید . آقایان علی محمد باب و حسین علی بهاء و مسئلهی خدا: میرزا علی محمد در صفحه 5 از لوح هیکل الدین خود را ذات خدا و هستی او معرفی میکند . میرزا حسین علی نیز در صفحه 229 از کتاب مبین اظهار میدارد : لا اله الا انا المسجون الفرید (نیست خدایی به جز من زندانی تنها . ) میرزا علی محمد یک روز خود را عبد امام دوازدهم می دانست ، بعد به درجه قائمیت و بعد به تدریج تا حد خدایی صعود کرد . از سوی دیگر میرزا حسین علی نیز خود را خدای زندانی و تنها می دانست . بهائیگری به عنوان یک جنبش اجتماعی در قرن 13 هجری قمری ( 19 میلادی ) در ایران پا به عرصه وجود گذاشت و به عنوان حرکتی علیه سنتهای دینی و اجتماعی حاکم بر جامعه به حیات خویش ادامه داد . این جنبش در کنار حکومتهای استعماری و در مقابل فرهنگ اصیل ملی اسلامی قرار گرفت و به عنوان ابزار استعمارگران به کار رفت . از نظر اجتماعی بروز این جنبش در ایران زمانی بود که پس از جنگهای ایران و روس ، به علت افزایش تماس با فرهنگ اروپایی – نوگرایی افکار بسیاری از متفکرین و عوام را به خود مشغول کرده بود . در چنین شرایطی چند جنبش اصلاحی در ایران شکل گرفت و در این فضا برخی به تغییر فرهنگ ملی حاکم و ایجاد نوآوریهای مذهبی پرداختند . در نتیجه فرقههایی همچون شیخیه و بهائیه در کنار مکاتب سکولار ( غیر دینی ) در ایران ظاهر شدند و حرکات سنتشکن را تائید کردند . آئینهای بهائیت و بابیت از ابتدای پیدایش در میان مسلمانان جایگاهی نداشتند و به عنوان اعتقاداتی انحرافی و فرقههایی ضاله شناخته شدند. ویژگیهای مهدی موعود در احادیث اسلامی به نحوی تبیین شده است که راه هر گونه ادعای نادرست را میبندد . ادعای ادیان جدید بابیه و بهائیه مخالف با اعتقاد به خاتمیت پیامبر اسلام است . تاریخ پرحادثه رهبران بهایی ، نادرست درآمدن پیشگوییهای آنان و منازعات دور از ادب از یک سو و حمایت دولتهای استعماری در مواضع مختلف از سران بهایی و بویژه همرهی آنان با دولت اسرائیل از سوی دیگر زمینه فعالیت در کشورهای اسلامی خصوصا ایران را از بهائیان گرفت. مولفان بسیاری در نقد این آئین کتاب نوشتند . علمای حوزه علمیه شیعه و دانشگاه الازهر و مفتیان بلاد اسلامی جدا بودن این فرقه از امت اسلامی را اعلام داشتند و آنان را مخالفان ضروریات اسلام معرفی کردند. بازگشت برخی مقامات و مبلغان بهایی از این آئین و افشای مسائل درونی این فرقه نیز عامل مهم فاصله گرفتن مسلمانان از این آئین بوده است .
نوشته شده توسط : محبان الحسن |
یکشنبه 89 فروردین 22 ساعت 1:4 عصر
|