نوکر نرود به کربلا پس چه کند / خود را نرساند به شما پس چه کند قلبش به کرمخانه ارباب خوش است / گر رو نزند به آشنا پس چه کند دارو ز شفاخانه تربت خواهد / جامانده ز کربلا شفا پس چه کند خاک قدمت بهشت، با بودن تو / ماندیم بهشت را خدا پس چه کند دامن مکش از دست گدایان درت / بی لطف شما بگو گدا پس چه کند ارباب شدی که رو به هرکس نزنم/ بنده نکند تو را صدا... پس چه کند
حرف دل: گرچه در چای عزای تو شکر ریخته اند، ما نمک گیر « تو » هستیم ابا عبد الله ...
نوشته شده توسط : محبان الحسن |
سه شنبه 93 آذر 25 ساعت 3:21 عصر
|