زائری بارانی ام، آقا، به دادم می رسی؟ بی پناهم، خسته ام، تنها، به دادم می رسی؟ گر چه آهو نیستم امّا پُر از دلتنگی ام ضامن چشمان آهوها! به دادم می رسی؟ از کبوترها که می پرسم نشانم می دهند گنبد و گلدسته هایت را، به دادم می رسی؟ ماهی افتاده بر خاکم، لبالب تشنگی پهنه ی آبی ترین دریا! به دادم می رسی؟ ماه نورانی شب های سیاه عمر من! ماه من، ای ماه من! آیا به دادم می رسی؟ من دخیل التماسم را به چشمت بسته ام هشتمین دردانه ی زهرا! به دادم می رسی؟ باز هم مشهد، مسافرها، هیاهوی حرم یک نفر فریاد زد، آقا... به دادم می رسی؟
شاعر: رضا نیکوکار http://www.komeit.ir/chardahmasoom/emamreza/ghazal/1391-zaaere-baaraani
نوشته شده توسط : محبان الحسن |
دوشنبه 93 شهریور 10 ساعت 4:24 عصر
|
لطفا اگر کسی میتونه یه راهنمایی بکنه؛ رابطه تیر سه شعبه که برای از پا درآوردن علمدار و سپهداری مثل یل کربلا حضرت اباالفضل العباس علیه السلام استفاده میشه، با یه طفل صغیر شیرخواره 6 ماهه چیه؟!!! تیری که با شلیک اون نامرد لعنت شده تا ابد و حرامزاده، حنجر رو از این گوش تو گوش دیگه برید (من الاذن الی الاذن)! بعد به دست ابی عبداله علیه السلام خورد و اونم زخمی کرد و قطعا بعد هم به سینه شکسته مادر سادات، ام ابیها حضرت فاطمه زهرا سلام اله علیها اصابت کرده. امام حسین علیه السلام بعد از تیرخوردن و شهید شدن آخرین سرباز علی که داشت، روش نمیشه به خیمه و پیش حضرت رباب سلام اله علیها برگرده، شاید پیش خودش اینطور فرموده کاش عباسم اینجا بود و علی اصغرم رو به دستان او میسپردم، اما یادش میفته عباسم که دست در بدن نداره... بعد که از شرمندگی جلو رباب علیها سلام یه قدم به سمت خیمه و یه قدم به عقب بر میداره و میره شیرخوارشو دفن کنه، جاییه که حرمله ملعون میگه اونجا دلم سوخت...
پ.ن: لای لای علی، لای لای علی! سیراب شدی علی جان! پ.ن: حضرت زهرا سلام اله علیها با همین شهزاده 6 ماهه توصحنه محشر غوغا میکنن!
نوشته شده توسط : محبان الحسن |
دوشنبه 92 آبان 20 ساعت 3:1 عصر
|
میلاد حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و روز مادر مبارک.
نوشته شده توسط : محبان الحسن |
چهارشنبه 89 خرداد 12 ساعت 6:9 عصر
|