آنچه درباره گروه خونی تان نمی دانستیدانسانها از بسیاری جهات با هم تفاوت دارند. این تفاوت در گروههای خونی آنها نیز وجود دارد. فردی که گروه خونی A مثبت دارد، نمیتواند از فردی با گروه خونی B منفی خون بگیرد زیرا در این صورت بدنش به شدت واکنش نشان میدهد.
در مورد موادغذایی نیز همین مساله صادق است، یعنی برخی موادغذایی که بدن بعضی افراد به خوبی میپذیرد با دستگاه گوارش برخی دیگر از افراد سازگار نیست. البته در اینکه دستگاه گوارش میتواند خود را سازگار کند، شکی نیست اما اگر بدانید چه موادغذاییای با بدن شما سازگارتر هستند، نیازی نیست بیدلیل دستگاه گوارشتان را خسته کنید.
گروه خونی O
گروه خونی O، قدیمیترین و رایجترین گروه خونی است که از 50 هزار سال پیش تاکنون در رگهای انسانها جریان داشته است. بررسیها نشان دادهاند گروه خونی انسانهای اولیهO بوده و با توجه به اینکه آنها بیشتر گوشتخوار بودهاند، پس بدنشان با این ماده غذایی سازگار شده است. معده افرادی که گروه خونی O دارند اسید و تمام آنزیمهای لازم برای هضم پروتئینهای حیوانی را به اندازه کافی تولید میکند. از سوی دیگر، گروه خونی O دهنده جهانی است اما فقط از گروه O میتواند خون دریافت کند. از دیگر مزیتهای این گروه خونی، سیستم ایمنی قوی و متابولیسم خوب است.
جالب است بدانید سیستم ایمنی خوب و قوی این گروه، باعث میشود بیشتر به بیماریهای خودایمنی مبتلا شوند و میزان ابتلا به آلرژی نیز به همین علت در آنها بالاتر است. دستگاه گوارش دارندگان گروه خونی O به راحتی با غذاهای جدید سازگار نمیشود و جز پروتئین با سایر گروههای غذایی مشکل دارد.
اگرچه این عدم تحمل را نمیتوان مسئول بروز مشکلات موثری در این افراد دانست، ولی ظاهرا در مقابل زخمهای معده و اثنیعشر حساسیت بیشتری دارند.
از آنجا که دستگاه گوارش افراد دارای این گروه خونی با مصرف پروتئین مشکلی ندارد، میزان چربی دریافتیشان بالاست و به همین علت خطر ابتلا به گرفتگی شرایین و ناراحتیهای قلبی – عروقی در آنها افزایش مییابد.
به کسانی که گروه خونیشان O است، توصیه میشود میزان مصرف پروتئینهای حیوانی را کاهش دهند و سعی کنند سبزی را وارد برنامه غذاییشان کنند، در ضمن مراقب مصرف غلات، کلم و سبزیهای خشک باشند زیرا بدن آنها در هضم گلوتن کمی دچار مشکل است.
گروه خونی A
این گروه خونی از حدود 20 هزار سال پیش یعنی از زمانی که کشاورزی رونق گرفت، پدیدار شد. کشاورزان زندگی خود را از طریق شکار، دامپروری و زراعت میگذراندند و گروهی زندگی میکردند و فعالیت فیزیکی آنها به نسبت کمتر از پیشینیان خود بود. زندگی جدید، این مردم را با غذاهای گیاهی سازگار کرد و از آنجا که زندگیها گروهیتر و بیماریها همهگیر شدند، سیستم ایمنی آنها نیز قویتر شد.
برعکس سیستم ایمنی، دستگاه گوارش دارندگان گروه خونی A به دلیل مصرف بیشتر گیاهان ضعیفتر است و در هضم پروتئینهای حیوانی دچار مشکل میشود. به نظر میرسد این افراد در ابتلا به سرطان معده و روده بزرگ از سایر گروههای خونی مستعدتر باشند. بیشتر افرادی که گروه خونی A دارند، گیاهخوارند زیرا در هضم گوشت و شیر مشکل دارند. توصیه ما به این افراد مصرف کمتر گوشت و شیر و در عوض مصرف بیشتر سبزی و غلات است.
گروه خونی B
تقریبا 10 هزار سال است که این گروه خونی به وجود آمده و دلیل آن هم به مهاجرت انسانها در پی تغییرات آب و هوایی برمیگردد. آمار نشان میدهد این گروه خونی بیشتر در اروپای شرقی و میان جوامع یهودی شایع است. میزان سازگاری افراد دارای این گروه خونی با هر نوع آبوهوا بسیار بالاست و بهطور کلی از سیستم ایمنی، عصبی و فیزیکی خوبی برخوردارند.
دارندگان این گروه خونی نیز همانند گروه خونی O، بیشتر در معرض ابتلا به بیماریهای خودایمنیاند و در برابر بیماریهای ویروسی بسیار ضعیف هستند. علاوه بر این، افراد دارنده گروه خونی B، با احتمال بیشتری به عفونتهای باکتریایی نظیر استرپتوکوک پنومونیه و اشرشیاکولی مبتلا میشوند. دستگاه گوارش آنها تقریبا با هر ماده غذایی سازگار است و بهراحتی میتوانند لبنیات بخورند.
گروه خونی AB
تعداد دارندگان این گروه خونی چندان زیاد نیست. تقریبا هزار سال است که این گروه خونی به وجود آمده و میتوان گفت ترکیبی از 3 گروه خونی است. گروه خونی AB میتواند از هر 3 گروه دریافت داشته باشد اما فقط میتواند به گروه خونی خود خون اهدا کند. بدن دارندگان گروه خونی AB با جهان مدرن بسیار سازگار است. دستگاه گوارش آنها به نسبت ضعیفتر از دارندگان گروه خونی O است و بهراحتی نمیتوانند پروتئینهای حیوانی را هضم کنند زیرا مقدار اسید معده آنها کاهش یافته و به قدر نیاز آنزیم ترشح نمیکنند. با این حال، میزان مصرف گوشت قرمز و موادغذایی مدرن مانند انواع فستفود در آنها بالاست. سیستم ایمنی آنها نیز تا حدی ضعیف عمل میکند و به همین علت در برابر باکتریها و آلرژنها بهراحتی از پا درمیآیند.
حرف آخر
ویژگیهای جسمیای که برای دارندگان گروههای خونی ذکر شد، عمومیت ندارد. درست است که گفته میشود دارندگان گروه خونی B میتوانند شیر را به خوبی هضم کنند اما این دلیل نمیشود اگر فردی با گروه خونی B به شیر آلرژی دارد، خود را مجبور به مصرف آن کند. در ضمن، اگر گروه خونی شما O است و بهراحتی میتوانید پروتئین حیوانی مصرف کنید، قرار نیست در مصرف گوشت قرمز زیادهروی کنید. فراموش نکنید که تعادل همیشه حرف اول را میزند.
منبع: سلامت نیوز
نوشته شده توسط : محبان الحسن |
دوشنبه 92 مرداد 28 ساعت 4:12 عصر
|
حضرت آیة الله العظمى آقاى حاج شیخ محمد تقى بهجت موطن: فومن
نوشته شده توسط : محبان الحسن |
یکشنبه 89 خرداد 16 ساعت 6:22 عصر
|
امام حسین (ع) تولد : دومین فرزند فاطمه (س) در مدینه سوم ماه شعبان سال 4 هجری دیده به جهان گشود. وقتی خبر ولادتش به رسول خدا (ص) رسید خیلی خوشحال شد ، دردانه خانه دخترش گردید . اسماء خدمتگزار زهرا (س) کودک را در یک پارچه سفید پوشانیده و خدمت پیامبر آورد . حضرت او را در در بغل گرفت . در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه گفت و برای اولین بار گوش فرزندش را با نام خدا آشنا کرد . روز هفتم ولادت فرشته آسمانی از طرف خداوند بر پیامبر نازل شد و فرمود : ادامه مطلب...
نوشته شده توسط : محبان الحسن |
پنج شنبه 88 مرداد 8 ساعت 12:30 عصر
|
زندگینامه حضرت فاطمه زهرا(س)
زهرا(س) از نظر زهد شبى که زهرا(س) به خانه امیرالمومنین مىرفت، امیرالمومنین فرش خانهاش را از شن تهیه کرد و رسول اکرم جهازیهاى براى زهرا سلام الله علیها تهیه فرمود که همه آن جهازیه شصت و سه درهم مىشد. جهازیه عبارت بود از: 1- عبا 2- مقنعه 3- پیراهن 4- حصیر 5- پرده 6- لحاف 7- دستک 8- بالش 9- آفتابه 10- آب خورى 11- کوزه 12- کاسه 13- آسیاى دستى 14- مشک آب 15- حوله 16- پوست گوسفند. پیامبر گرامى چون جهازیه را دید از چشمهاى مبارکش اشک جارى شد و فرمود: «خدایا این جهازیه را که غالب آن از گل است مبارک کن!» (13) زهرا(س) به خانه شوهر مىرود و در وسط راه پیراهنى را که از جمله جهازیه او است، به فقیر مىدهد و با همان پیراهن کهنهاى که داشتبه خانه امیرالمؤمنین رهسپار مىشود. (14) شب عروسى پایان گرفت و صبح، پیامبر گرامى به دیدن زهرا(س) آمد و هدیه آورد. هدیه پیامبر گرامى این بود: على فاطمة خدمت ما دون الباب و على على خدمت ما خلفه. کارهاى داخل خانه براى فاطمه است و کارهاى خارج از خانه براى على. زهرا(س) از این هدیه، ازاین تقسیم کار به قدرى خشنود شد که فرمود: ما یعلم الا الله ما داخلنى من السرور (15) جز خداوند کسى نمىداند که از این تقسیم کار چقدر خشنودم. عبادت زهرا(س) در روایات آمده است که زهرا(س) به قدرى روى پا ایستاد و عبادت کرد که پاهاى او متورم شد (16) امام حسن علیه السلام مىگوید، مادرم از اول شب تا صبح عبادت مىکرد و هرگاه از نماز فارغ مىشد، به دیگران دعا مىکرد. از او پرسیدم که چرا به ما دعا نکردید؟ فرمود: عزیز من اول دیگران، سپس ما - الجار ثم الدار. - (17) تسبیح حضرت زهرا سلام الله علیها بسیار با فضیلت است. امام صادق علیه السلام فرموده: «تسبیح جدهام زهرا(س) سلام الله علیها نزد من از هزار رکعت نماز بهتر است» . (18) مىگویند: زهرا(س) براى کمک، خادمهاى لازم داشت و گرفتن خادم و خادمه در آن زمان رایج و بلکه لازم بود. چون زهرا سلام الله علیها بر رسول الله وارد شد قبل از آنکه در این مورد چیزى بگوید، پیامبر فرمود: زهرا(س) جان مىخواهى چیزى به تو یاد دهم که بهتر از دنیا و آنچه در آن استباشد؟ و تسبیح مشهور را به او یاد داد. زهرا سلام الله علیها با خوشحالى تمام به خانه بازگشت و به امیرالمومنین(ع) عرض کرد با دعایى که از پدرم صلوات الله علیه گرفتهام، خیر دنیا نصیب من شده است. سخاوت و ایثار زهرا(س) مفسرین شیعه و سنى اتفاق دارند که روزى زهرا سلام الله علیها با اطرافیانش روزه بودند. در هنگام افطار فقیرى رسید و از آنها چیزى خواست. زهرا(س)، شوهرش، بچههایش و خادمهاش افطار خود را به آن گدا دادند. زهرا(س) براى افطار روز بعد نانى تهیه کرد. یتیمى آمد، زهرا(س) نان را به یتیم داد در مرتبه سوم نانى تهیه نمود اسیرى آمد و افطار خود را به او داد و بالاخره هر سه شب را بدون افطار صبح کرد و آیه شریفه نازل شد «و یطعمون الطعام على حبه مسکینا و یتیما و اسیرا. انما نطعمکم لوجه الله لا نرید منکم جزاءا و لا شکورا!» (19) «و اطعام کردند طعامى را که دوست داشتند به مسکین و یتیم و اسیر جز این نیست که این کار را فقط براى خدا مىکنیم و از شما جز او سپاسى نمىخواهیم» . (20) در خاتمه به تفسیر کنیه و اسم ایشان مىپردازیم. براى القاب زهرا(س)، تفسیرها، تاویلها و گفتگوها چندان است که در این نوشته مجال بازگو کردن همه آن نیست فقط به طور فشرده به تفسیر کنیه و اسم ایشان مىپردازیم. زهرا(س) را ام ابیها گفتهاند و این کنیه را که افتخارى بر آن حضرت است، پیامبر گرامى به ایشان داده است. (21) ام ابیها به معناى «مادر پدرش» ; یعنى زهرا(س) مادر پدر خویش است. این کنیه معانى مختلفى دارد اما بهترین معنى همان است که پیامبر (ص) به این کنیه داد یعنى: «زهرا(س) علت غایى جهان هستى است.» و اگر کسى ادعا کند که واسطه فیض عالم هستى نیز هست، ادعاى او بدون دلیل به گزاف نیست. واما فاطمه، فاطمه را فاطمه گفتهاند و این تسمیه اسرارى دارد و همه آن اسرار از روایات بهرهمند است: 1- سمیت فاطمة فاطمة لانها فطمت من الشر (22) فاطمه، فاطمه نامیده شده است; چرا که از شر بریده و جدا است. این جمله اشاره به عصمت زهرا سلام الله علیها است; زیرا مسلما معصومه است و آیه «انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا» (23) درباره او است. (24) 2- سمیت فاطمة لانها فطمت عن الطمث. (25) فاطمه را فاطمه گوید زیرا بریده است از خونى که زنها مىبینند. این تفسیر اشاره به طهارت ظاهرى حضرت زهرا سلام الله علیها است; زیرا از نظر روایات، چنانچه زهرا(س) مطهره بود از نظر معنى، طاهره بود از خون حیض، نفاس و استحاضه. 3- سمیت فاطمة فاطمة لانها فطمت عن الخلق فاطمه را فاطمه گفتند، براى اینکه بریده شده بود از خلق. این تفسیر اشاره به مقام فنا و لقاى زهرا(س)ى مرضیه است. کسى که در دل او هیچ کس جز خدا نبود دل او فقط مشغول به خدا است. 4- سمیت فاطمة فاطمة لان الخلق فطموا عن کنه معرفتها. فاطمه، فاطمه نام گرفت; زیرا مردم از معرفت او بریده شدهاند و قدرت بر شناختحقیقت او ندارند و این تفسیر اشاره به همان مقامى دارد که به واسطه آن مقام ام ابیها نامیده شده است. 5- سمیت فاطمة فاطمة لانها فطمت هى و شیعتها عن النار. (26) فاطمه را فاطمه گفتند; چون شیعیان خود را از آتش مىرهاند و نجات مىدهد. این تفسیر اشاره به شفاعت اوست. 6- سمیت فاطمة فاطمة لان اعدائها فطموا عن حبها فاطمه را فاطمه گفتند، چون دشمنان او بریده مىشوند ازمحبت او، و روشن است که کسى که محبت اهل بیت را ندارد به رو در آتش انداخته مىشود. در حق فاطمه چه توان گفت که پیامبر گرامى صلى الله علیه و اله و سلم چون بر زهرا سلام الله علیها وارد مىشد یا زهرا سلام الله علیها بر او وارد مىشد، چهره زهرا سلام الله علیها و دست زهراسلام الله علیها را مىبوسید و او را استقبال مىکرد و به جاى خود مىنشانید. (27) و مىفرمود: من بوى بهشت را از سینه زهرا(س) استشمام مىکنم، ولى همین زهرا سلام الله علیها به قدرى براى دیگران متواضع است که وقتى امیرالمؤمنین علیه السلام از او اجاره مىخواهد که کسانى بر خانه زهرا سلام الله علیها وارد شوند، زهرا(س) با آنکه ازاین ملاقات سختبیزار است; (28) اما چون على علیه السلام مىخواهد آن بانوى متواضع درمقابل شوهر مىگوید: خانه، خانه تو و من هم کنیز تو هستم. (29) زنى مىآید و از زهرا سلام الله علیها مسالهاى سوال مىکند اما چون بیمارى فراموشى دارد، ده بار برمىگردد و مساله را سوال مىکند در بار دهم از زهرا سلام الله علیها عذر خواهى مىکند و زهرا(س) در جواب مىفرماید: «در هر بار، پروردگار عالم به من پاداشهاى زیادى عنایت مىکند پس تکرار سوال تو عذر ندارد» . (30) زهرا سلام الله علیها وقتى پدر بزرگوارش فضه خادمه را به او داد به دستور پدر کارهاى خانه را قسمت کرد: یک روز زهرا سلام الله علیها کارها را انجام مىداد و روز دیگر نوبت فضه بود. (31) نباید فراموش شود و بانوان باید بدانند که زهرا سلام الله علیها و همه اهل بیت علیهم السلام سرمشق زندگى ما هستند، همه باید از پیامبر گرامى و خاندان او سرمشق بگیرند. قرآن چنین دستور مىدهد: لقد کان لکم فى رسول الله اسوة حسنة لمن کان یرجوا الله و الیوم الاخر... (32) به تحقیق که رسول خدا سرمشق استبراى کسانى که امید به خدا و روز جزا دارند. ما اگر سعادت دو جهان را بخواهیم باید پیرو رسول اکرم و اهل بیت گرامى او باشیم. بانوان اسلامى وقتى به سعادت مىرسند که در عفت، ایثار، فداکارى، مردم دارى، شوهر دارى، خانه دارى وتربیت اولاد، پیرو زهرا سلام الله علیها باشند. صاحب وسایل الشیعه در جلد دوم وسایل قضیهاى از زهرا سلام الله علیها نقل مىکند که همه مخصوصا بانوان اسلامى باید به آن توجه داشته باشند. مضمون همه روایات چنین است: «فضه خادمه در روزهاى آخر عمر زهرا سلام الله علیها او را مهموم و مغموم یافت. علت را پرسید زهرا(س) گفت: «چون جنازه مرا بلند مىکنند حجم بدن من نمایان است و نامحرم حجم بدن مرا مىبیند.» فضه مىگوید شکل عمارى را براى زهرا(س) رسم کردم و گفتم: در عجم رسم است افراد باشخصیت را در عمارى مىگذارند. زهرا(س) شاد شد، تبسم نمود و وصیت کرد که جنازه او را در عمارى بگذارند. همه مىدانیم که وصیت مؤکد کرد که امیرالمؤمنین علیه السلام او را شب غسل دهد و کفن و دفن کند و کسى را هم خبر نکند. (33) پىنوشتها: 1- مناقب ج 3، ص 133 و 133- بحار الانوار ج 43 ص 16 2- مناقب ج 3، ص 133 و 133- بحار الانوار ج 43 ص 16 3- شیخ مفید (ره) در حدائق الریاض، مصباح کفعمى (ره) 4- دلائل الامة طبرى شیعى از امام صادق علیه السلام نقل کرده است. 5- بحار الانوار ج 6- بیت الاحزان محدث قمى (ره)، ص 5 6- خطیب بغدادى در تاریخ خود ج 6 ص 221 و ابن حجر در صواعق ص 76، شبلنجى در نورالابصار ص 73 از ابن عسکر از ابن عباس: در کتاب خداى تعالى براى هیچ فردى، آنقدر که در فضیلت على علیه السلام نازل شده، آیه نازل نشده است. 7- سنن بیهقى ج 7 ص 442، ریاض النضره ج 2 ص 196 8- مقتل خوارزمى ج 1 ص 184- لهوف ص 20 9- مناقب ابن شهر آشوب ج 3- امالى صدوق سوره کوثر. 10- سوره کوثر. 11- فجر آیات 27 تا 30. 12- اصول کافى ج 1 بصائر الدرجات. 13- امالى شیخ طوسى / 5 ج 1، ص 39 14- صفورى شافعى در نزهة المجالس ج 2 ص 226. 15- قرب الاسناد - منتهى الامال ج 1. 16- بحار ج 43 ص 84- منتهى الامال ص 161. 17- کشف الغمه ج 2 س 25 و 26- بحار ج 43 ص 81 و 82. 18- وسائل الشیعه ج 4 باب 9 ص 1024. 19- سوره دهر/ (انسان) آیه 7 و 8. 20- امالى صدوق ص 212- 216- تفسیر کشاف تالیف جار الله زمخشرى. 21- مقاتل الطالبین، کشف الغمه 22- مناقب ابن شهر آشوب ج 3 ص 230. 23- احزاب/43. 24- سیوطى در المنثور ج 5 ص 198 زمخشرى در کشاف ج 1 س 193 و . . . 25- مناقب ابن شهر آشوب ج 3 ص 330. 26- بحار الانوار ج 10. 27- الامامة و السیاسة ج 1 ص 14 علل الشرایع صدوق /5. 28- ترمذى و ابن عبد ربه در عقد الفرید ج 2 ص 3 مناقب ابن شهر آشوب ج 3. 29- علل الشرایع. 30- بحار الانوار کتاب العلم. 31- بحار ج 43 ص 28- بیت الاحزان ص 20. 32- احزاب آیه21. 33- روضه الواعظین
نوشته شده توسط : محبان الحسن |
پنج شنبه 88 مرداد 8 ساعت 12:28 عصر
|
زندگینامه حضرت فاطمه زهرا(س)
اسم آن خانم، فاطمه است و براى آن بزرگوار هشت لقب ذکر کردهاند: صدیقه، راضیه، مرضیه، زهرا، بتول، عذرا، مبارکه و طاهره (1) . از بعضى روایات استفاده مىشود که زکیه و محدثه از القاب آن خانم است و کنیه او ام ابیها است. (2) عمر آن بزرگوار تقریبا هجده سال است. در روز جمعه بیستم جمادى الثانى سال دوم بعثتبه دنیا آمد (3) و سال یازدهم از هجرت، سوم جمادى الثانى (4) به دست گردانندگان سقیفه بنى ساعده شهید شد. شخصیتحضرت زهرا(س) را با این بحث کوتاه نمىتوان معرفى کرد و آنچه در اینجا آورده مىشود، قطرهاى از دریاى فضیلت آن صدیقه شهیده است. شخصیت اسلامى از دو راه یافت مىشود: از راه نسب و از راه حسب و فضایل نفسانى. شخصیت نسبى که اسلام آن را پذیرفته است، تحت تاثیر عوامل مختلفى است: قانون وراثت، تغذیه از راه مشروع، تاثیر محیط، تاثیر همسر و رفیق، اولاد صالح و غیره در تشکیل چنین شخصیتى نقش دارند. زهرا سلام الله علیها از نظر قانون وراثت، پدرى چون رسول گرامى دارد که به گفته سعدى همه مراتب انسانیت را به کمالاتش پیموده است. همه تاریکىها به جمالش روشن شده است و همه صفات او در انتهاى خوبى است: بلغ العلى بکماله کشف الدجى بجماله حسنت جمیع خصاله صلوا علیه و آله مادرى چون خدیجه دارد که باید گفت اسلام مرهون زحمات آن بزرگوار است. مادرى که سه سال، مسلمانان محصور در شعب ابى طالب را اداره کرد و همه اموال خود را در این راه خرج کرد. مادرى که چندین سال در مکه با آن مصیبتهاى کمر شکن ساخت، و دوش بدوش رسول اکرم، اسلام را یارى فرمود و در این راه سنگها به بدن مبارکش فرود آمد، بى حرمتیها به او وارد شد، شماتتها در این راه دید و هرچه این اتفاقات بیشتر مىشد، صبر و استقامت او زیادتر مىگشت. و اما از نظر قانون تاثیر غذا: مورخین نوشتهاند که وقتى اراده حق تعالى به خلقت زهراسلام الله علیها تعلق گرفت، پیامبر گرامى مامور شد که چهل شبانه روز در کوه حرا به ریاضت دینى پردازد. (5) حضرت خدیجه در خانه خود، از مردم گوشه گرفته و به عبادت مشغول بود و پیامبر گرامى در کوه حرا، پس از آن مدت فرمان آمد که پیامبر به خانه بازگردد. از عالم ملکوت براى آنان غذا آوردند. سپس نور زهرا(س) به حضرت خدیجه منتقل شد. از نظر تاثیر محیط، زهرا(س) علاوه بر آنکه در دامن مادرى فداکار، با گذشت و با استقامت، و در دامن پدرى چون پیامبر گرامى پرورش یافت، محیط زندگى او محیط پر تلاطمى بود. مکه با آن مصیبتها و حوادث ناگوار، محیط پرورش او بود. در شعب ابى طالب با آن حوادثى زندگى کرد که امیرالمومنین در نهج البلاغه آنجا را براى معاویه چنین توصیف مىکند: «شما ما را سه سال در میان آفتاب زندانى کردید، به طورى که بچههاى ما از گرسنگى و تشنگى مردند، بزرگان ما پوست گذاردند، صداى آه و ناله زنها و بچهها بلند بود...» روشن استبچهاى که در این چنین محیطى پرورش یابد; مخصوصا اگر مربىاى چون پیامبر گرامى داشته باشد، استقامت او، صبر او و سعه صدر او زیاد خواهد بود: ناز پرورده تنعم نبرد راه به دوست عاشقى شیوه رندان بلاکش باشد زهرا سلام الله علیها از نظر همسر و مصاحب، و از نظر اولاد صالح نیز، فوق العاده است. شوهرى چون امیرالمومنین دارد که بیش از سیصد آیه از قرآن شریف درباره او نازل شده. (6) شوهرى که از نظر تاریخ، قطعى است که اسلام مرهون او است. شوهرى که به اقرار خود اهل تسنن، عمر بیش از هفتاد مرتبه در مواقع مختلف گفته: لولا على لهلک عمر. (7) فرزندانى چون حسن، حسین، زینب و کلثوم دارد که اگر نبودند، قطعا اسلام نبود و به گفته امام حسین و على الاسلام السلام (8) زهرا(س) از نظر فرزند، ام الائمه است، سر مستودع است، مادر عصاره عالم خلقت، حضرت بقیة الله عجل الله تعالى فرجه الشریف است. و اما از نظر فضایل انسانیت، چه مىتوان گفت در حق کسى که پیامبر گرامى (ص) کرارا دربارهاش فرموده است: ان الله اصطفیک و طهرک و اصطفیک على نساء العالمین. (9) همانا خداوند تو را برگزیده و پاکیزه و معصوم گردانیده و تو را بر همه زنها رجحان داده است. اگر براى فضیلت زهرا(س) چیزى جز سوره کوثر نبود، زهرا(س) را بس بود که بگوید نزد خداوند افضل و برتر از عالمیانم. انا اعطیناک الکوثر فصل لربک و انحر ان شانئک هو الابتر. (10) همانا کوثر را بر تو ارزانى داشتیم، پس براى پروردگارت نماز گزار و قربانى کن، به درستى که بدخواه تو دنباله بریده است. زهرا(س) از نظر ایمان، راضیه و مرضیه است: «یا ایتها النفس المطمئنة ارجعى الى ربک راضیة مرضیة فادخلى فى عبادى و ادخلى جنتی». (11) «اى نفس مطمئنه! - که به مقام شهود رسیدهاى - بیا به سوى پروردگارت خشنود شده، و داخل در زمره بندگان من شو و داخل شو در بهشت من.» ما باید بدانیم که القاب چهارده معصوم، کنیههاى آنان و اسماء آنان بى سبب نیست. همه آنها سر دارد. معنى ندارد زهرا(س)، صدیقه; زکیه; طاهره; محدثه و ... نباشد و به اینگونه لقبها متصف شود. اگر جبرئیل نیاید و با او محادثه نکند و به او محدثه بگویند، دروغ است: تعالى الله عما یقول غیر العارفین فى حقهم، و معنى ندارد کسى محدثه باشد و ایمانش به مرتبه شهود نرسیده باشد. زهرا(س) از نظر علم داراى مصحف است. از نظر روایات، کتابهایى نزد ائمه طاهرین است که از جمله آن کتابها مصحف فاطمه سلام الله علیها است. این کتاب را ائمه به آن افتخار مىکردهاند و مىگفتند: علم ما کان و یکون و ما هو کائن در آن است; و به خط امیرالمؤمنین و املاى حضرت زهرا سلام الله علیهما مىباشد. (12)
نوشته شده توسط : محبان الحسن |
پنج شنبه 88 مرداد 8 ساعت 12:27 عصر
|
مختصری از زندگی امام علی علیه السلام حضرت علی علیه السلام بنابر مشهور، روز سیزدهم ماه رجب، سى سال بعد از عام الفیل، در شهر مکه معظّمه، در میان کعبه الهى دیده به جهان گشود و با نور طلعتش، جهانى تاریک را روشنائى بخشید. در اولین مرحلهاى که حضرت رسول صلوات الله علیه، قنداقه این نوزاد مبارک را از مادرش تحویل گرفت، نوزاد با زبان فصیح خواند: "بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم، قَدْ اَفْلَحَ الْمُؤمِنُونَ الَّذینَ فى صَلوتِهِمْ خاشِعُونَ..." (سوره مؤمنون/ آیه 1) ؛ به نام خداوندى که بخشنده و مهربان است، همانا آن مؤمنینى که در هنگام به جا آوردن نماز، خاشع باشند؛ رستگار و سعادتمند خواهند بود. حضرت محمّد صلّى الله علیه و آله در مقابل، به او فرمود: یا على! بدان که مؤمنین به وسیله تو رستگار خواهند شد. نام: على ( نام آن حضرت به عنوان علىّ ، مرتضى به ترتیب حروف أبجد: 110، 1450 مىباشد.) " سَلام اللهِ علیهِ یَوم وُلِدَ، وَ یَوم استُشهدَ و یَوم یُبعثُ حیّا. " کنیه: ابوتراب، ابو الائمّه، ابوالحسن و ... . لقب: امیرالمؤمنین، یعسوب الدّین، یعسوب المؤمنین، قائد الغرُّ المحجَّلین، امام المتّقین، سیّد الاوصیاء، اسدالله، مرتضى، حیدر، أَنزع، قَضْم، وصىّ، ولىّ و ... . پدر: عمران عبدمناف معروف به ابوطالب. مادر: فاطمه بنت اسد، نوه هاشم، اولین زن هاشمیهاى که با مرد هاشمى، ابوطالب ازدواج کرد؛ و چون در پرورش حضرت رسول دخالت داشت، حضرت او را به عنوان مادر خطاب مىنمود. نسبت امام على بن ابى طالب، با سى واسطه همانند رسول گرامى اسلام، به حضرت آدم صلوات الله علیهم مىرسد. نقش انگشتر: حضرت داراى چهار انگشتر بوده است، که بر هر کدام نقش مخصوصى حکّ شده بود. دربان آن حضرت را سلمان فارسى و قنبر نام بردهاند. اولین کسى که به نبوت حضرت رسول صلی الله علیه و آله آورد، على علیه السلام بود، که در سن هفت سالگى با آن حضرت نماز جماعت خواند. آن بزرگوار در تمام جنگهاى زمان حضرت رسول غیر از جنگ تبوک، مشارکت داشت و بیشترین پیروزىها به دست برومند و تواناى آن حضرت نصیب اسلام و مسلمین گردید. طبق نقل ابن عساکر: جنگ بدر توسط امام على علیه السلام در سن 20 سالگى به نفع اسلام و مسلمین به پایان رسید و نیز مکه توسط حضرتش در سن 28 سالگى فتح گردید. پس از رحلت حضرت رسول صلّى الله علیه و آله جنگهائى بر علیه اسلام و بر علیه آن حضرت توسط منافقین و مخالفین به وقوع پیوست، که مهمترین آنها سه جنگ به نامهاى: جمل، صفّین و نهروان مىباشد. جنگ جمل در ماه جمادی الثّانى، سال 36 هجرى قمرى، با ناکثین، به سرکردگى عایشه، طلحه و زبیر، اتفاق افتاد. [مطابق با آذر ماه، سال 35 شمسى.] جنگ صفین در ماه ذى الحجه، سال 36 هجرى قمرى، با مارقین، به سرکردگى معاویه، رخ داد. [مطابق با خرداد ماه، سال 36 شمسى.] جنگ نهروان در سال 38 هجرى قمرى [مطابق با اردیبهشت ماه، سال 37 شمسى.]، با قاسطین، به سرکردگى خوارج واقع شد؛ و ایشان حدود چهل هزار نفر بودند، که با نصایح حضرت دوازده هزار نفر آنها توبه کردند و فقط 9 نفرشان از معرکه گریختند؛ و مابقى کشته شدند و از مسلمین نیز تعداد 9 نفر شهید گشت. و به طور کلى آن حضرت هفتاد و دو مرحله جنگ و مبارزه با مخالفان و دشمنان داشته است. [آمار مذکور طبق جمع بندى صاحب کتاب ارشاد القلوب دیلمى، صفحه 219 مىباشد.] حضرت در مناسبتهاى مکرّر و مختلف، توسط پیغمبر اسلام صلى الله علیه و آله به عنوان اولین جانشین و خلیفه تعیین و معرفى گردید. و در نهایت، پس از حجّة الوداع، روز هیجدهم ذى الحجّة، سال نهم قمرى [مطابق با دهم فروردین ماه، سال دهم شمسى.]، حضرت در محلى به نام غدیر خم بین مکه و مدینه به طور رسمى مطرح و منصوب به ولایت و خلافت شد. ولى به علتهایى، خلافت ظاهرى به دست دیگران افتاد، تا آن که در سال 35 هجرى، پس از قتل عثمان مردم با حضرت على علیه السلام بیعت کردند و این بیعت پنج سال به طول انجامید. امام على علیه السلام در تمام دوران عمر پر برکتش، بر جمیع علوم و فنون ظاهرى و باطنى آشنا و مسلط بود. معجزات و کرامات بى شمارى از آن امام مظلوم، "چه در زمان حیات و چه پس از آن" واقع و صادر گردید، که اکثر دانشمندان شیعه و سنى و بلکه دانشمندان دیگر مذاهب در کتابهاى مختلف خود ذکر کردهاند. آن حضرت در اجراى حقّ و عدالت و قانون، و طرفدارى و حمایت از مظلومان و محرومان، همچنین مبارزه با بى عدالتى و برخورد با ظالمان و چپاولگران، قاطع و سختگیر بود. و احادیث بسیارى در شأن و عظمت آن امام مظلوم وارد شده است. در مدت عمر شریف حضرت بین محدّثین و مورّخین اختلاف است؛ ولى مشهور 63 سال گفتهاند، که 33 سال همزمان با پیغمبر اسلام صلّى الله علیه و آله 10 سال قبل از بعثت، 13 سال در مکه و 10 سال در مدینه بود و سى سال هم پس از رحلت آن حضرت با تحمل سختىها و مصائب جانکاه به سر برد. مدت امامت و خلافت واقعى آن امام علیه السلام، که بلافاصله پس از رحلت حضرت رسول صلّى الله علیه و آله شروع شد، سى سال به طول انجامید؛ و خلافت ظاهرى و واقعى که پس از قتل عثمان شروع گردید، تنها پنج سال بوده است. در تعداد فرزندان آن حضرت نیز بین محدّثین و مورّخین اختلاف است، لیکن سیّد محسن امین [ أعیان الشیعه: ج 1، ص 327. ] تعداد اولاد امام على علیه السلام را 33 نفر پسر و دختر نام برده است. شهادت و محلّ دفن: حضرت در سال چهلّم هجرى [مطابق با یازدهم بهمن ماه، سال 39 شمسى]، صبح جمعه، نوزدهم ماه رمضان، در محراب عبادتِ مسجد کوفه که یکى از چهار مسجد معروف و عظیم القدر است توسّط عبدالرّحمن بن ملجم مرادى؛ و ترغیب زنى به نام قطّامه، به وسیله شمشیر زهراگین ترور شد؛ و شب 21 همان ماه به فیض عُظْماى شهادت نایل گردید. میسّر نگردد به کَس این سعادت به کعبه ولادت، به مسجد شهادت
و پیکر مطهّر و مقدس آن حضرت در نجف اشرف، کنار حضرت آدم و نوح علیهم السلام دفن گردید؛ و قبر آن حضرت توسط حضرت نوح علیه السلام تهیه و آماده شده بود. نماز آن حضرت چهار رکعت است: در هر رکعت پس از قرائت سوره حمد، پنجاه مرتبه سوره توحید خوانده مىشود. و بعد از سلام نماز، تسبیح حضرت فاطمه زهراء سلام الله علیها، گفته مىشود و سپس خواستههاى مشروع خود را از درگاه خداوند سبحان تقاضا نماید.
منابع: ناسخ التّواریخ، دلائل الامامة طبرى، مناقب ابن شهر آشوب، بحارالانوار، إحقاق الحقّ، کشف الغمّة، إعلام الورى طبرسى، انساب الاشراف، عیون المعجزات شیخ حسین عبد الوهّاب، تهذیب الاحکام شیخ طوسى، مجموعه نفیسه، تاریخ اهل البیت، تذکرة الخواصّ، الفصول المهمّة و ... .]
نوشته شده توسط : محبان الحسن |
پنج شنبه 88 مرداد 8 ساعت 12:23 عصر
|