سلام مهدی جان، یا به قول بچه ها مهدی عزیز. حلول ماه مبارک رو بهت تبریک میگم. البته شماها بهتر از ما که تو خواب دنیا هستیم ارزش و قدر این ماه بزرگ و کریم رو میدونین. امروز صدو هفت روزه که از پیشمون رفتی و چه دردناکه مرور این ایام! هنوز هم باورم نمیشه؛ خبر تصادفت، بهشت زهرا، کفن و دفن و ... ! خدایا ما با دستای خودمون این کارو رو کردیم... مادرت که با از دست دادن تک پسرش انگاری یه دفعه بیست سال پیر شده... یا زینب! پدرت که کمرش شکسته شده بود و دیگه رو زانوهاش نمیتونست وایسه باید زیر بغلاشو میگرفتن...یا حسین! دوستان، بچه ها... بزارین بگذرم. ان شاءاله که با همون لباسای سربازیت، سرباز مولا باشی و وقت ظهور در رکابش. خدا ازت راضی باشه پسر! خیلی برام سخت بود که دست به قلم بشم و بعد از تو دوباره بنویسم. نیمه شعبان میخواستم این کارو بکنم اما برگزاری مراسم جشن آقا زمانبر بود و شایدم اون موقع اجازه دوباره نوشتن رو بهم ندادن. اما الان بهترین فرصته؛ ماه، ماه مهمونی خدا و دعوت خودش از بنده هاش. تو هم دعا کن تا هم بتونم از این ماه پربرکت و نورانی خوب استفاده کنم و هم بتونم با همت و کوشش بیشتر وبلاگم رو با مطالب مفید به روز بکنم. جات خیلی خالیه رفیق!
نوشته شده توسط : محبان الحسن |
یکشنبه 93 تیر 8 ساعت 5:0 عصر
|