من دیده ام کلاس دبستان وحی را در پای درس خواجه اسرار نشسته ام بابم علی چون نقطه بسم الله است من چون کسره به پای آن نقطه با نشسته ام
نور علی و فاطمه در جان من دمید تا در کنار حیدر و زهرا نشسته ام ایمان آن دو را به وراثت گرفته ام ایثار آن دو را به تماشا نشسته ام از بس که داغ بر جگر من نشسته است آتش به جان چو لاله صحرا نشسته ام
من دیده ام شهادت مادر به چشم خود آن دخترم که در غم بابا نشسته ام داغ حسن شراره به غم زد به جان من در سوگ آن امام به غوغا نشسته ام از پای در نیامده ام از هر بلا ولی پیش سر حسین من از پا نشسته ام
منبع: http://www.dadasho.blogfa.com
نوشته شده توسط : محبان الحسن |
دوشنبه 89 تیر 7 ساعت 3:11 عصر
|