جریان فتنه، ببر سیبری، وزیر امورخارجه 8 ماه پیش دو قلاده یوزپلنگ ایرانی دادیم به روسیه تا دو قلاده ببر سیبری بگیریم، جوجهکشی کنیم تا نسل ببر مازندران احیا شود.
لذا کارشناسان محترم محیطزیست پس از مطالعات فراوان کارشناسی به این نتیجه رسیدند که ببر سیبری موجودی دو پایه است و برای جوجهکشی باید یک جفت ببر غیرهمجنس (ترجیحاً نر و ماده) بیاورند. مذاکرات صورت گرفت. این زوج خوشبخت روس ایرانیالاصل به دامان مام میهن برگردانده شدند. موقتاً به باغوحش پارک ارم برده شدند تا خانه اصلیشان در میانکاله، همزمان با هزاران واحد مسکونی جوانان ایرانی در قالب طرح مسکن مهر به آنها داده شود. ببرها را دست به دست (پنجه به پنجه) دادند تا زودتر به کار اصلیشان که همانا ازدیاد نسل ببر مازندران است، بپردازند اما دست بیرحم تقدیر بین این دو دلداده جدایی انداخت و ببر نر را جوان و ناکام فرستاد سینه قبرستان. حالا ببر ماده، اندوهگین و اشکبار در باغوحش بلاد غربت مانده و شبانهروز به زبان ببرهای سیبری این بیت سوزناک را میخواند: ای داد بر عروسی کز یاد رفته باشد
ناکام مانده باشد، داماد رفته باشد گمانهزنیها درباره چرایی مرگ داماد ناکام ادامه دارد و کارگروههای گوناگون تحقیق و تفحص از ماجرا تشکیل شده است. نامه گلایهآمیز پوتین یا مدودوف از: دیمیتری مدودوف یا ولادیمیر پوتین (تفاوتی ندارد) به: اسفندیار رحیم مشایی یا محمود احمدینژاد (تفاوتی ندارد) من به شدت از شما گلایهمندم. ما یوزپلنگهای شما را در ناز و نعمت داریم نگهداری میکنیم اما شما ببرهای ما را بردهاید یکیشان را کشتهاید. شما ایرانیها اساساً روسکش هستید. آن از گریبایدوف، این هم از ببر سیبری. آن وقت با این اخلاقتان از ما موشک S300 هم میخواهید؟ نمیدهیم. عوضش توپولف ببرید. به یک اندازه خرابی و تلفات به بار میآورد. خوب است همین حالا سفیرتان را بخواهیم و همان کاری را با او بکنیم که شماها با وزرایتان در سنگال میکنید؟ اِهه! رسانهها و کارشناسان درباره این ماجرا رسانهها واکنشهای گوناگونی نشان دادند. طبیعتاً کارشناسان غیرذیربط هم در این باره از نظرات راهگشایشان دریغ نورزیدهاند. جدول زیر دربرگیرنده موارد فوق است. جدول جریان ببر سیبری محمدعلی ابطحی من ابتدا فکر میکردم تقلب شده و عوض گوشت خر، چیز دیگری دادهاند به ببرها. اما وقتی کمی لاغر شدم، فهمیدم که تقلبی درکار نبوده و ببر سیبری اصلاً از خوردن نمرده. از نخوردن مرده. ------------------------------- روزنامه آرمان روابطعمومی هرچه خبرآنلاین نوشته، بدون نقل مأخذ. ------------------------------- هاشمیثمره اساساً دروغ است که این ببر خودش نمیدانسته دارد میمیرد. خودش میدانسته. روسها هم میدانستند. همه میدانستند، غیر از سنگالیها. ------------------------------- جوانفکر اصلاً خوب شد که مُرد. از خیلی پیشترها باید میمرد. او که میدانست چه ببر نالایقی هست، نباید بیخود اینقدر هزینه میگذاشت روی دست مملکت. ما خودمان توی دست و بالمان ببر داریم مثل شیر. ببر که نباید آینه دق رئیسجمهور شود! ------------------------------- ایرنا در پی بروز نالایقیهای ببر سیبری و هزینههای بیخودی که روی دست مملکت گذاشت، اصلاً خوب شد مرد. در همین کشور خودمان ببر مازندران داریم مثل شیر ژیان. ببر که نباید آینه دق رئیسجمهور شود. از خیلی پیشترها باید میمرد. ------------------------------- مشهدیهوگو چاوز هرگل که بیشتر به چمن میدهد صفا گلچین روزگار امانش نمیدهد بدینوسیله درگذشت مرحوم مغفور جنتمکان خلدآشیان جوان ناکام ببر سیبری (مازندران) را به کلیه بازماندگان علیالخصوص همسر داغدیده وی و مسئولان محیط زیست کشور دوست و برادر ایران، تسلیت عرض مینماییم. به همین مناسبت مجلس یادبود و تذکری در محل باغوحش کاراکاس با مرثیهسرایی بانو «شکیرا» برگزار میگردد. حضور شما موجب تسلی خاطر بازماندگان است. ضمناً سه روز نیز عزای عمومی برای همدردی با داغدیدگان اعلام میشود. ------------------------------- سیدمحمد خاتمی من حساب آن مرحوم (ببر سیبری) و گفتمان غالب وی را از کلیه آشوبگران و فتنهپردازان و تفرقهاندازان جدا میدانم. خدایش بیامرزد. ------------------------------- صادق زیباکلام من قبلاً هم هشدار داده بودم که اساساً نزدیکی بیش از حد با روسها مسئلهساز است و آنها در نقاط حساس از زیر بار مسئولیت شانه خالی میکنند. مگر این ببر قرار بوده چه بکند؟ همانکاری که در کشور مطبوعش هم انجام میداده، در آن سرما! اینجا که هوا خوب بوده و همه چیز مهیا. ------------------------------- صدای آمریکا VOA مجری: قطعاً آنچه مرگ ببر سیبری خوانده میشود به نوعی در ادامه اعتراضات مدنی در ایران است. در این رابطه گفتوگویی داریم با دکتر محسن سازگارا در واشنگتندیسی و علیرضا نوریزاده در لندن. سازگارا: بروبچههای جوون از تهران به من خبر دادن که این ببر در یک حرکت مدنی اعتصاب غذای خشک کرده بوده و هیچی نمیخورده. من فکر میکنم حالا وقتشه که همه هیچی نخورن تا حکومت به ستوه بیاد. نوریزاده: این ببر پدر پدربزرگش هم در دوره میرزاآقاخان نوری همین کارو کرده بود. بس که شکنجه میدن توی باغوحش حیوونارو اینجوری میشه. من اسنادی دارم که میگه این ببر رو قبلاً هاشمیرفسنجانی خودش شکار کرده بوده و مجانی داده به روسیه، حالا پول دادن خریدنش. اینا همهش نقشهس برای دادن پول و امتیاز به روسیه. ------------------------------- خبرآنلاین به نقل از ایسنا به روایت از جوان که از ستون خوانندگان کیهان نقل قول کرده، گویا ببری در جریان فتنه... ------------------------------- احمد توکلی بنده شواهد و قرائن و مدارکی دارم که نشان میدهد اساساً این ببر جعلی بوده و کلاً ببر نبوده. سندسازی کردهاند و یک گربه را از بنبست داستایفسکی داخل خیابان پشتی کاخ کرملین گرفتهاند و با اسناد جعلی به ایران فروختهاند. میگید نه؟ از الیاس نادران بپرسید. ------------------------------- جوان ... درست رأس ساعت 5/3 بعد از نیمهشب دو پسر هاشمیرفسنجانی به همراه سیدمحمد خاتمی وارد قفس ببر شدند. پسران هاشمی دست و پای ببر را بستند و محمد خاتمی بالشی سبزرنگ بر صورت ببر گذاشت و روی آن نشست. طی این حرکت ناجوانمردانه ببر قهرمان رأس ساعت 3 و 33 دقیقه و 12 ثانیه جان به جانآفرین... ------------------------------- محسن رضایی مرگ ببر مذکور اساساً برای من ثابت نشده. تا به چشم نبینم موضعی نمیگیرم. [با لبخندی عمیق و طولانی و رؤیایی... به دوربین] ------------------------------- نسبتاً دکتر حسن عباسی شما کلمه «ببر» را از چپ به راست بخوانید. میشود مخفف راهکار بیبندوباری. حالا در شرایط کنونی و صهیونیسم جهانی و مرکانتیلیستها و لاست و فارسیوان و دکترین و من که متخصص علوم استراتژیک هستم و خلیج فارس و نفتکش و دبی و... همهاش توطئه است. به نقل از سایت نور آسمان
نوشته شده توسط : محبان الحسن |
دوشنبه 89 دی 13 ساعت 2:10 عصر
|
این صدای تپش قلبم نیست *** در حسینیه دل سینه زنیست
موج وبلاگی محرم انگار همین دیروز بود که تکیه آقا اباعبدالله رو داشتیم میزدیم؛ داربستا، برزنتا، نایلونهای محافظ، بنرا و ... . به یه چشم به هم زدنی 11 شب مراسم هیئت تموم شد. آقاجان می دونم اونطور که باید خوب نوکری نکردم ولی خدا رو شکر همین که توفیق خدمت تو دستگاه اهل بیت رو بهم دادی، برام خیلیه. در ظاهرم که شده یه چن روز تو محرم یه خورده حال و هوای کوچه ها و خیابونا عوض شده بود؛ خیلی از ماشینا به جای آهنگ های ترانه، مداحی میذاشتن(که البته خود اونم جای بحث داره)، طرح و شکل بنرا و اقلام تبلیغاتی عوض شده، ایستگاه های صلواتی بعضی جاها خودنمایی می کردن، لباس های مشکی که تن عزادارای حسینی بود جلب توجه میکرد، سه چهار روز آخر لباسایی که بچه های کوچیک و شیرخواره ها تنشون کرده بودن یه صفای دیگه داشت... . بازار سخنرانا و مداحا هم که حسابی داغ بود ... . فک کنم بهترین شب مراسم امسالمون( مث بعضی سالای قبل) شب علمدار کربلا، حضرت اباالفضل العباس علیه السلام بود. واقعا یه حس و حال دیگه ای داشت. قابل مقایسه با شبای قبل نبود و حتی کمبود اونا رو هم به نوعی میپوشوند؛ با اینکه شب خیلی سرد تاسوعا مسیر پرترافیک همیشگی رو به خاطر کمبود ماشین، یک ساعتم دیرتر از همیشه رسیدم خونه! هیئتم که رفتم سخنرانی تموم شده بود. از دلم نمیاد این ذکریم که همتون بلدین رو نگم و رد شم. بزارین برا چن لحظه هم که شده تو حال و هوای اون شب قرار بگیریم، ای اهل حرم میر و علمدار نیامد، علمدار نیامد ... سقای حسین سید و سالار نیامد، علمدار نیامد ... . شب عاشورا هم که مث تموم سالای قبل مشغول آماده کردن غذای ظهر عاشورا بودیم تا بعد از نماز ظهر عاشورا که چندین ساله به جماعت بعد از اتمام مراسم برگزار میشه، از سوگواران حسینی پذیرایی کنیم. و صد البته خاطره تلخ روز عاشورای پارسال ... دل همه محبین اهل بیت و اکثر قریب به اتفاق مردم کشورمون رو خون کرده بود. خدا مسببین و عواملش رو لعنت کنه ان شاءالله. جوابشون رو پرچمدار کربلا و سقای دشت نینوا، آقامون و دلبرمون، قمر منیر بنی هاشم حتما داده و خواهد داد. شام غریبانم که واقعا نمیدونی برای چی و برا کی گریه کنی، اصلا روضه لازم نیس ... برا دل پر از درد و غم حضرت ام المصائب زینب کبری سلام الله علیها گریه کنی ( که تازه رنج و درداش شروع میشه)، یا برا طفا سه ساله ابی عبدالله، یا واسه غارت و چپاول از قافله کربلائیان و شهدا و کار اون ساربان ملعون( که انگشترو با دست و گوشواره رو با گوش میبردن) یا به خاطر بی حرمتی و بی حیایی نسبت به اهل حرم ... . آجرک الله یا صاحب الزمان فی مصیبت جدک الحسین! الانم که این متنو دارم مینویسم چن روزه که تکیه رو جم کردیم و تا سال دیگه ... . خدا ان شاءالله که توفیق نوکری و خدمت به ارباب بی کفن و دوستدارانشو از ما نگیره و لحظه ای و کمتر از لحظه ای ما رو از اهل بیت علیهم السلام جدا نکنه! خدایا همه ما رو عاقبت بخیر کن! خوشم که نام حسینم ز لب نیفتاده، یگانه پشت و پناهی که داشتم دارم لباس نوکری او لباس فخر من است، مدال خدمت شاهی که داشتم ، دارم
پ ن : دعوت شده از طرف دوست گرامی فرزند خاک برای موج وبلاگی. از دوستان عزیز دیگه هم دعوت میکنم تا در این موج وبلاگی ما رو همراهی کنن.
نوشته شده توسط : محبان الحسن |
یکشنبه 89 دی 5 ساعت 4:50 عصر
|