پيام
\هومان/
89/6/12
محبان الحسن
در اين شب جدايي در کوي آشنايي ***
هستم چنان گدايي در کوي پادشاهي
محبان الحسن
شب قدر است امشب مست مستم اي خدا باتو /
شدم تا مست دانستم که هستم اي خدا باتو
محبان الحسن
در اين خلوت تو من ، يا من تو ؟ انصاف از تو مي خواهم /
تو با مست يا من مست هستم اي خدا باتو
محبان الحسن
مخواه از من که هرگز راه عقل و عافيت پويم / که من ديوانه از روز الستم اي خدا باتو
محبان الحسن
مبادا ليلة القدرت سر آيد /
گنه بر ناله ام افزونتر آيد
محبان الحسن
مبادا ماه تو پايان پذيرد /
ولي اين بنده ات سامان نگيرد